کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پراشوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پراشوب
واژهنامه آزاد
پرآشوب، ناآرام.
-
واژههای مشابه
-
پرآشوب
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بحرانزده، بحرانی، پرهرجومرج، متلاطم، ناامن ≠ آرام، امن
-
پرآشوب
لغتنامه دهخدا
پرآشوب . [ پ ُ ] (ص مرکب )پرفتنه . پرغوغا. پُر از جنگ . بس آشفته : جهان خانه ٔ دیو بدپیکر است سرائی پرآشوب و دردسر است . اسدی (گرشاسبنامه ص 437).بچشم عقل در این رهگذار پرآشوب جهان و کار جهان بی ثبات و بی محل است . حافظ.و اغلب با داشتن و شدن و کردن و ...
-
پرآشوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) por[']āšub ۱. پرفتنهوغوغا.۲. بسیار آشفته.۳. [قدیمی] آشوبگر.
-
واژههای همآوا
-
پرآشوب
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بحرانزده، بحرانی، پرهرجومرج، متلاطم، ناامن ≠ آرام، امن
-
پرآشوب
لغتنامه دهخدا
پرآشوب . [ پ ُ ] (ص مرکب )پرفتنه . پرغوغا. پُر از جنگ . بس آشفته : جهان خانه ٔ دیو بدپیکر است سرائی پرآشوب و دردسر است . اسدی (گرشاسبنامه ص 437).بچشم عقل در این رهگذار پرآشوب جهان و کار جهان بی ثبات و بی محل است . حافظ.و اغلب با داشتن و شدن و کردن و ...
-
پرآشوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) por[']āšub ۱. پرفتنهوغوغا.۲. بسیار آشفته.۳. [قدیمی] آشوبگر.
-
جستوجو در متن
-
آشوبناک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āšubnāk پرآشوب.
-
آشوبناک
لغتنامه دهخدا
آشوبناک . (ص مرکب ) پرآشوب .
-
ناامن
فرهنگ فارسی معین
(اَ) [ فا - ع . ] (اِ.) جایی که امنیت در آن نیست ، آشفته ، پرآشوب .
-
پرشور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) poršur ۱. پرآشوب؛ پرغوغا.۲. کسی که شوق و هیجان بسیار دارد؛ پرحرارت.
-
پرشوروشر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] ‹پرشروشور› poršurošar[r] ۱. پرآشوب؛ پرغوغا.۲. پر از فتنه و فساد.