کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پراز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پراز
لغتنامه دهخدا
پراز. [ پ ُ ] (اِ) دوالی که چوب را بگردن گاو ورزه استوار کند. (شعوری ).
-
واژههای مشابه
-
پرآز
واژگان مترادف و متضاد
آزمند، آزور، حریص، طماع، طمعکار ≠ قانع
-
پِراز
لهجه و گویش بختیاری
perâz ذرّات کرک و پشم معلق در هوا، ذرات پراکنده خاکستر کاه و بوته و مانند آن در هوا.
-
پراز غلط
دیکشنری فارسی به عربی
خاطي
-
پراز توطله
دیکشنری فارسی به عربی
ماکر
-
واژههای همآوا
-
پرآز
واژگان مترادف و متضاد
آزمند، آزور، حریص، طماع، طمعکار ≠ قانع
-
پِراز
لهجه و گویش بختیاری
perâz ذرّات کرک و پشم معلق در هوا، ذرات پراکنده خاکستر کاه و بوته و مانند آن در هوا.
-
جستوجو در متن
-
غرق گل
لهجه و گویش تهرانی
پراز گل
-
پرخواه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] porxāh پرآز؛ آزوَر؛ حریص.
-
waxier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکسن، مومی شکل، مومی، پراز موم
-
waxiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
waxiest، مومی شکل، مومی، پراز موم
-
waxy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکسینا، مومی شکل، مومی، پراز موم