کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پذرفتاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پذرفتاری
/pa(e)zroftāri/
معنی
۱. قبول.
۲. تعهد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پذرفتاری
لغتنامه دهخدا
پذرفتاری . [ پ ِ رُ ] (حامص ) ضمان . ضمانت . ذمّه . کفالت . تعهّد. پذیرفتاری . تقبّل . تکفّل . تکفیل . وعد. وَعده . عدة. مطاوعت . قبول . قُبله . عقد. زعامت .
-
پذرفتاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] pa(e)zroftāri ۱. قبول.۲. تعهد.
-
جستوجو در متن
-
تضمین کردن
واژگان مترادف و متضاد
ضمانت کردن، تعهد کردن، پذرفتاری کردن، پایندانی کردن
-
زعامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: زعامة] [قدیمی] za'āmat ریاست؛ مهتری؛ بزرگی؛ پیشوایی؛ پذرفتاری.
-
ضمانت
واژگان مترادف و متضاد
پایندانی، پذرفتاری، تضمین، تعهد، تقبل، ضمان، کفالت، گروی، وثیقه
-
کیانة
لغتنامه دهخدا
کیانة. [ ن َ ] (ع اِمص ) پذرفتاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پذرفتاری و کفالت . (ناظم الاطباء). کفالت ، و آن اسم است از: کنت علی فلان کوناً؛ ای تکفلت به . (از اقرب الموارد).
-
تضمین
واژگان مترادف و متضاد
۱. پشتوانه، وثیقه ۲. پایندانی، پذرفتاری، تعهد، ضمانت، کفالت ۳. ضامن شدن
-
تقبل
واژگان مترادف و متضاد
۱. پذرفتاری، پذیرش، تعهد، تکفل، ضمان، ضمانت، قبول، کفالت، گردنگیری ۲. پذیرفتن ۳. بهعهده گرفتن، قبول کردن
-
ذم
لغتنامه دهخدا
ذم . [ ذِم م ] (ع ص ) بسیار لاغر. || هالک . || مرد نکوهیده . || (اِ) امان . || عهد. پذرفتاری .
-
پذیرائی
لغتنامه دهخدا
پذیرائی . [ پ َ ] (حامص ) قبول . پذرفتاری . || شنوائی . || قیام بخدمت مهمان . || پذیرائی کردن ؛ قیام کردن بخدمت مهمان .
-
عهیدی
لغتنامه دهخدا
عهیدی . [ ع ُهَْ هََ دا ] (ع اِ)ضمانت و پذرفتاری . (ناظم الاطباء). بمعنی عِهدان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عهدان شود.
-
زعم
واژگان مترادف و متضاد
۱. باور، تصور، توهم، حدس، رای، ظن، عقیده، گمان، نظر ۲. پایندانی، پذرفتاری، ضمانت، کفالت ۳. ریاست، زعامت، سروری
-
پذیرش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) pazireš ۱. پذیرفتاری؛ پذرفتاری؛ قبول.۲. تعهد؛ آگرمان.۳. فرمان برداری.۴. (اسم) قسمتی در بیمارستان، هتل و امثال آن که وظیفۀ متصدی آن ثبتنام مراجعین است.
-
زعم
لغتنامه دهخدا
زعم . [ زَ ] (ع اِمص ) پذرفتاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پذیرفتاری . پایندانی . کفالت . (فرهنگ فارسی معین ). || مهتری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مهتری . سروری . (فرهنگ فارسی معین ).