کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پدید اورد آن را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پدید اورد آن را
دیکشنری فارسی به عربی
أخْرَجَه إلي النّورِ
-
واژههای مشابه
-
پدید آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ دَ) (مص ل .) 1 - آشکار گشتن . 2 - بوجود آمدن . 3 - معلوم شدن .
-
پدید آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ دَ) (مص م .) 1 - ایجاد کردن ، پیدا کردن . 2 - ممتاز و مشخص کردن .
-
پدید آوریدن
لغتنامه دهخدا
پدید آوریدن . [ پ َ وَ دَ ] (مص مرکب ) پدید آوردن : بتازی یکی نامه پاسخ نوشت پدید آورید اندرو خوب وزشت . فردوسی .که چون تو دلیری پدید آوریدهمانا که چون تو زمانه ندید.فردوسی .
-
پدید آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أحدَثَ
-
تاریخ پدید کردن
لغتنامه دهخدا
تاریخ پدید کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) توریخ .
-
از پدید آمدن اصطکاک (برخورد) میان دو طرف جلوگیری کرد
دیکشنری فارسی به عربی
مَنَعَ حُدوثَ احتکاکٍ بَينَ الجانِبَينِ
-
جستوجو در متن
-
أخْرَجَه إلي النّورِ
دیکشنری عربی به فارسی
بيرون داد آن را , محقّق ساخت آن را , عملي ساخت آن را , پديد اورد آن را
-
اورد
لغتنامه دهخدا
اورد. [ اَ رَ ] (ع اِ) از رنگهای اسب است . هرگاه اسب تمامی سرخ و یال و دم آن سیاه باشد اورد نامیده میشود و جمع آن وِراد است . (صبح الاعشی ج 2 ص 18).
-
معادله
واژهنامه آزاد
معادله عملیاتی در ریاضیات است که به وسیله ی آن میتوان مجهول ها را بدست اورد.
-
قیزبس
واژهنامه آزاد
در معنی مستقیم یعنی دختر بس است، و وقتی که تمام نوزادهای متولد شده توسط یک زن دختر باشد، اسم آخرین دختر متولد شده را قیز بس می گذارند به امید اینکه بچه بعدی دیگر دختر نباشد و آن زن یک پسر به دنیا اورد.
-
anthropogenic
انسانزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی آنچه انسان آن را ساخته یا در نتیجۀ فعالیت او پدید آمده باشد
-
Schottky disorder, Schottky imperfection
بینظمی شاتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقص ساختاری بلورهای یونی که تهیجای یونهای مثبت و منفی آن را پدید میآورد