کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پدیدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بَدَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
پديدار شد
-
بارز
فرهنگ واژههای سره
پدیدار، آشکار
-
re-emerges
فرهنگ لغات علمی
باز پدیدار
-
أُخْرِجَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
پديدار شده - اخراج شده
-
redisposed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوباره پدیدار شد
-
مرئی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مرئیّ] mar'i چیزی که دیده میشود؛ نمایان؛ پدیدار.
-
بنماشتند
واژهنامه آزاد
نمایش دادن,نشان دادن ,پدیدار
-
ارائه
فرهنگ واژههای سره
پدیدار کردن، نمایاندن، پیشکش، پیش آور
-
بروز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] boruz نمایان شدن؛ پدیدار شدن؛ آشکار شدن.
-
emerge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظهور، پدیدار شدن، بیرون آمدن
-
emerging
واژهنامه آزاد
پدیدار شدن، در حال ظهور
-
ساتیرا
واژهنامه آزاد
ساتیرا به معنای پدیدار ستاره
-
ساتیرا
واژهنامه آزاد
ساتیرا به معنای پدیدار ستاره
-
organic excavation
کاوش ردگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی در کاوش که بدون تاشهبندی و براساس پیدا شدن بخشی از یک پدیدار، مانند دیوار یا کف و با حفاری در امتداد آن پدیدار درنهایت میتوان کل نقشۀ اثر را ترسیم کرد
-
مکشوف ساختن
واژگان مترادف و متضاد
آشکار کردن، نمایان ساختن، پدیدار کردن، عیان کردن