کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پد
/pad/
معنی
= بد bo(a)d
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پد
فرهنگ فارسی معین
(پُ) ( اِ.) = پود. پده : چوب پوسیده که آن را آتش گیره کنند، حراق .
-
پد
لغتنامه دهخدا
پد. [ پ َ ] (اِ) سفیددار. غَرَب . درختی را گویند که هرگز بار ندهد. (برهان ).
-
پد
لغتنامه دهخدا
پد. [ پ ِ ] (اِ)مخفف پدر. (برهان ).
-
پد
لغتنامه دهخدا
پد. [ پ ُ ] (اِ) پود. حُراق . خف . بد.پیغَه . بَدَه . حَرّاقَه . چوب پوسیده باشد که آتش گیره کنند. (برهان ). و آنرا پود نیز گویند : گر برفکند گرم دم خویش بگوگردبی پود ز گوگرد زبانه زند آتش . منجیک .و رجوع به پده شود.
-
پد
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) [پهلوی: pat] [قدیمی] pad = بد bo(a)d
-
پد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پده› (زیستشناسی) pad درختی که میوه ندهد، مانند سفیدار؛ درخت بیبر.
-
واژههای مشابه
-
لاسه پد
لغتنامه دهخدا
لاسه پد. [ س ِ پ ِ ] (اِخ ) رجوع به لاسپد شود.
-
بشن پد
لغتنامه دهخدا
بشن پد. [ ب ِ ش َ پ َ ] (اِ) بشن پذ . نوعی از سرود هندی است مثل دهرپد. (غیاث ) (آنندراج ) (ماللهند ص 273 س 8).
-
جستوجو در متن
-
parde
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد
-
MANPAD
دیکشنری انگلیسی به فارسی
من پد
-
سپیدار
واژهنامه آزاد
پد.
-
kneepad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد زانو
-
inking pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد حرارتی