کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پختاسباب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پخت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bešpâ طاری: bešpax طامه ای: boypaxt طرقی: bešpax(t) کشه ای: bešpaxt نطنزی: bašpaxt
-
عالم اسباب
لغتنامه دهخدا
عالم اسباب . [ ل َ م ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دنیا و مافیها. (آنندراج ).
-
اسباب سفر
فرهنگ واژههای سره
توشه
-
اسباب بازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] 'asbābbāzi وسیلۀ بازی و سرگرمی؛ بازیچه.
-
اسباب چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [عامیانه، مجاز] 'asbābčini ساختن و فراهم کردن دستاویز و بهانه برای گرفتار کردن و به زحمت انداختن کسی؛ فتنهانگیزی.
-
اسباب کشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'asbābkeši حملونقل لوازم و اثاث منزل از خانهای به خانۀ دیگر.
-
اسباب چینی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) توطئه .
-
اسباب بازی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِ.) وسیلة بازی و سرگرمی کودکان و نوجوانان .
-
اسباب کشی
فرهنگ فارسی معین
( ~. کِ) (حامص .) حمل و نقل اثاثة منزل ، اسباب و لوازم زندگی را از خانه ای به خانة دیگر بردن .
-
اسباب النزول
لغتنامه دهخدا
اسباب النزول . [ اَ بُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) علم اسباب النزول من فروع علم التفسیر و هو علم یبحث فیه عن سبب نزول سورة او آیة و وقتها و مکانها و غیر ذلک و مبادیه مقدمات مشهورة منقولة عن السلف و الغرض منه ضبط تلک الامور و فائدته معرفة وجه الحکمة الباعثة...
-
اسباب چینی
لغتنامه دهخدا
اسباب چینی . [ اَ ] (حامص مرکب ) تهیه ٔ مقدمات عملی برعلیه کسی . توطئه . و با فعل کردن استعمال شود.
-
اسباب کشی
لغتنامه دهخدا
اسباب کشی . [ اَ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) در تداول عامه ، نقل اثاثه از خانه ای بخانه ٔ دیگر.- امثال :سه بار اسباب کشی ، برابر یک حریق است .
-
اسباب لغزنده
دیکشنری فارسی به عربی
هبوط
-
اسباب زحمت
دیکشنری فارسی به عربی
ازعاج
-
اسباب کار
دیکشنری فارسی به عربی
عدة