کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پت آلود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پت آلود
/pat[']ālud/
معنی
آهارخورده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پت آلود
لغتنامه دهخدا
پت آلود. [ پ َ ] (ن مف مرکب ) آلوده به آهار. آهارزده . آهارکرده : آن ریش پرخدو بین چون ماله ٔ پت آلودگوئی که دوش بر وی تا روز گوه پالود.عماره .
-
پت آلود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [قدیمی] pat[']ālud آهارخورده.
-
واژههای مشابه
-
پَت
لهجه و گویش گنابادی
pat در گویش گنابادی به موی بدن انسان گویند.موی روی سینه و شرمگاه
-
پُتْ
لهجه و گویش گنابادی
pot در گویش گنابادی یعنی صدا کردن چیزی هنگام برخورد با زمین یا چیز دیگر ، ترکیدن ، منفجر شدن
-
پِتَّ
لهجه و گویش گنابادی
petta در گویش گنابادی یعنی راز ، اسرار ، سِر ، کارهای بد و بدکاری ها
-
پِت
لهجه و گویش بختیاری
pet بینى.
-
پَت
لهجه و گویش تهرانی
پهن
-
پت پت
فرهنگ فارسی معین
(پِ. پِ) (اِصت .) صدای فتیلة چراغ چون روغنش تمام شود یا در آن آب باشد.
-
پت پت
لغتنامه دهخدا
پت پت . [ پ ِ پ ِ ] (اِصوت ) حکایت صوت پیاپی فتیله ٔ چراغ گاه بآخر رسیدن روغن . جرِست چراغ و شمع میران . بانگ فتیله ٔ چراغ و شمع چون خاموش شدن خواهد. آواز فتیله ٔ چراغ چون روغن آمیخته به آب دارد یا روغن آن نزدیک به برسیدن است .- پت پت کردن (چراغ یاشم...
-
پت پت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [قدیمی] petpet ۱. صدای شعلۀ شمع یا چراغ هنگامی که رو به خاموشی است.۲. صدای موتور اتومبیل وقتی که بد کار کند.
-
پت پت
فرهنگ گنجواژه
صدای خاموش شدن شعله.
-
پت پت کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص ل .) 1 - صدا کردن فتیلة چراغ و شمع و مانند آن . 2 - اصطلاحی است که میکانیسین ها و عوام برای صدای موتور اتومبیل ها به هنگام خرابی آن استعمال کنند.
-
پِت پِت،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
صدای خاموش شدن ،صدای موتوری که خفه کار کند
-
پِت و پِت
فرهنگ گنجواژه
آهسته و باشتاب گفتن.