کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پتک زدن
دیکشنری فارسی به عربی
زلاجة
-
press forging
پتککاری پرسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تغییر شکل مومسان فلز در پرس، عموماً تحت فشار ناگهانی و یکمرحلهای
-
drop forging
پتککاری وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی پتککاری که با سقوط پتک انجام میشود
-
پتک و مطراق
فرهنگ گنجواژه
وسائل کوبیدن.
-
واژههای همآوا
-
پِتُّک
لهجه و گویش گنابادی
pettok در گویش گنابادی یعنی پر مو معادل واژه پُرپَت میباشد.
-
پَتَکْ
لهجه و گویش گنابادی
patak در گویش گنابادی یعنی دزدی و غارت
-
جستوجو در متن
-
پک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ پتک] [قدیمی] pok = پُتک
-
چکش بزرگ
واژهنامه آزاد
پتک
-
چکش بزرگ
واژهنامه آزاد
پتک
-
تَخماق
لهجه و گویش تهرانی
چوب کوبیدن هلیم،پتک چوبی،پتک دوسر،کلوخ کوب
-
مطرقه
واژگان مترادف و متضاد
پتک، چکش
-
petnappings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پتک زدن
-
پِک و سِنُّون
لهجه و گویش بختیاری
pek-o-sennun پتک و سندان.
-
مئرکو
واژهنامه آزاد
پتک چوبی