کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پتانسیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پتانسیل
/potānsiyel/
معنی
۱. (فیزیک) توانایی انجام کار.
۲. [مجاز] توانایی بالقوه برای رشد، توسعه، و پیشرفت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
potential
پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاری که میدان گرانشی یا میدان ایستابرقی/ الکترواستاتیکی، با علامت مخالف، انجام میدهد تا واحد جرم یا واحد بار الکتریکی مثبت از نقطۀ مرجع تا نقطۀ مورد نظر جابهجا شود
-
پتانسیل
فرهنگ فارسی معین
(پُ یِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - ظرفیت انجام کار، توانایی برای کار. 2 - کاری که میدان گرانسی یا میدان الکتروستاتیکی ، با علامت مخالف ، انجام می دهد تا واحد جرم یا واحد بار الکتریکی مثبت از نقطة مرجع تا نقطة مورد نظر جابه جا شود. (فره ).
-
پتانسیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: potentiel] potānsiyel ۱. (فیزیک) توانایی انجام کار.۲. [مجاز] توانایی بالقوه برای رشد، توسعه، و پیشرفت.
-
پتانسیل
واژهنامه آزاد
کاراک.
-
واژههای مشابه
-
گرادیان پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← شیو پتانسیل
-
potential drop
اُفت پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اختلاف فشار بین دو نقطه در شاره
-
afterpotential
پسپتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی، علوم پایۀ پزشکی] پتانسیل کُنش کوچکی که پس از پایان پتانسیل کُنش اصلی یا پتانسیل نیزهای ایجاد میشود
-
potential well
چاه پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ناحیهای در میدان نیروهای پایستار که انرژی پتانسیل هر ذره در آن کمتر از ناحیۀ پیرامون است
-
geopotential
زمینپتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] انرژی پتانسیل واحد جِرم نسبت به سطح دریا
-
potential barrier
سد پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ناحیهای از میدان پتانسیل که در آن نیرویی در خلاف جهت حرکت بر ذره وارد میشود و آن را کُند میکند
-
rest potential
پتانسیل آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← پتانسیل خوردگی
-
rest potential
پتانسیل آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← پتانسیل خوردگی
-
threshold potential, firing point, firing level, threshold 2
پتانسیل آستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تغییر پتانسیل غشا تا نقطۀ شروع پتانسیل کنش
-
mixing potential
پتانسیل آمیختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مقدار آمیختگی تلاطمی لازم برای حذف هر ناپایداری ایستا و دینامیکی جوّ