کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پا به پا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پا به پا کردن
معنی
(بِ. کَ دَ) (مص ل .) 1 - مردد بودن . 2 - درنگ کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
dally
-
جستوجوی دقیق
-
پا به پا کردن
فرهنگ فارسی معین
(بِ. کَ دَ) (مص ل .) 1 - مردد بودن . 2 - درنگ کردن .
-
واژههای مشابه
-
filopodium
نخپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب بسیار نازک و نوکتیز که از درونیاخته منشأ میگیرد
-
axopodium
میلهپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب تقریباً دائمی که مرکز آن ساختاری محوری دارد
-
galvanostat
گالوانیپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] وسیلهای برای اعمال جریان ثابت بر روی الکترود بهمنظور بررسی واکنشهای خوردگی و الکتروشیمیایی
-
rheostat
جریانپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مقاومت الکتریکی متغیری که مقدار آن را میتوان بهطور پیوسته تغییر داد
-
squat 1
چمپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در وزنهبرداری و آمادگی جسمانی، حرکت یا تمرینی شامل نشستن و برخاستن ورزشکار درحالیکه وزنهای را پشت سر و روی شانهها نگه داشته است
-
goofy footer, goofy
چپپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تختهبرفسُری که برخلاف معمول، پای راست خود را در جلوی تختهبرف و پای چپ را در عقب آن قرار میدهد
-
rhizopodium, reticulopodia
ریشهپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب ظریف و ریشهمانند
-
potentiostat
پتانسیلپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] وسیلهای برای اعمال پتانسیل ثابت بر روی الکترود بهمنظور بررسی واکنشهای خوردگی و الکتروشیمیایی
-
lobopodium
پهنپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب پهن با انتهای گرد
-
regular footer, regular
راستپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تختهبرفسُری که پای چپ خود را در جلو و پای راست را در عقب تختهبرف قرار میدهد
-
hemiparaplegia
یکپافلجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج یک سوی نیمه پایینی بدن
-
low glycemic index diet
رژیم قندخونپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که هدف آن پایین آوردن شاخص قند خون است