کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پا به میان گذاردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
axopodium
میلهپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب تقریباً دائمی که مرکز آن ساختاری محوری دارد
-
foot region
ناحیۀ پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از اندام پایینی که بین مچ و انتهای انگشتان پا قرار دارد
-
galvanostat
گالوانیپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] وسیلهای برای اعمال جریان ثابت بر روی الکترود بهمنظور بررسی واکنشهای خوردگی و الکتروشیمیایی
-
سترده پا
لغتنامه دهخدا
سترده پا. [ س ِ / س ُ ت ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) بریده پا. (آنندراج ) (استینگاس ).
-
شکسته پا
لغتنامه دهخدا
شکسته پا. [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) شکسته پای . که پای او شکسته باشد. (ناظم الاطباء). که استخوان پای وی خرد شده یا شکاف و ترک برداشته باشد : اندر چه اثیر اسیرند تا ابدزآن جز شکسته پای گسسته رسن نیند. خاقانی .|| ضعیف . ناتوان . (ناظم الاطباء).
-
هفت پا
لغتنامه دهخدا
هفت پا. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس که تعداد کمی سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
آتش پا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] 'ātašpā ۱. تندرو؛ تیزرو.۲. بیقرار؛ بیآرام.
-
بی پا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bipā ۱. [مجاز] بیاصل؛ بیاساس.۲. [قدیمی، مجاز] بیثبات؛ ضعیف.
-
گرگ پا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) gorgpā گیاهی با شاخههای کوتاه و برگهای ریز بههمفشرده؛ پای گرگ؛ پنجهگرگی.
-
اشتقاق پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← اشتقاق افزودۀ پا
-
rheostat
جریانپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مقاومت الکتریکی متغیری که مقدار آن را میتوان بهطور پیوسته تغییر داد
-
squat 1
چمپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در وزنهبرداری و آمادگی جسمانی، حرکت یا تمرینی شامل نشستن و برخاستن ورزشکار درحالیکه وزنهای را پشت سر و روی شانهها نگه داشته است
-
goofy footer, goofy
چپپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تختهبرفسُری که برخلاف معمول، پای راست خود را در جلوی تختهبرف و پای چپ را در عقب آن قرار میدهد
-
cryostat
زمپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ابزاری برای فراهم کردن محیط کمدما برای انجام آزمایش تحت شرایط مورد نظر
-
rhizopodium, reticulopodia
ریشهپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب ظریف و ریشهمانند