کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاییزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاییزه
/pāy(')ize/
معنی
۱. مربوط به پاییز.
۲. مناسب برای پاییز: لباس پاییزه.
۳. زراعتی که حاصل آن در فصل پاییز بهدست آید.
۴. ویژگی محصولاتی که در پاییز کشت میشود: کشتِ پاییزه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاییزه
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (ص نسب .)= پاییزی : کشت پاییزه .
-
پاییزه
لغتنامه دهخدا
پاییزه . [ زَ / زِ ] (ص نسبی ) رجوع به پائیزه شود.
-
پاییزه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پاییز) [مقابلِ بهاره] pāy(')ize ۱. مربوط به پاییز.۲. مناسب برای پاییز: لباس پاییزه.۳. زراعتی که حاصل آن در فصل پاییز بهدست آید.۴. ویژگی محصولاتی که در پاییز کشت میشود: کشتِ پاییزه.
-
واژههای مشابه
-
پاییزَه
لهجه و گویش بختیاری
pâiza پاییزه، کِشتى که تخم آن را در پاییز افکنند.
-
Indian summer
گرمای پاییزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دورهای در میانه یا اواخر پاییز با گرمای غیرعادی و روزهای صاف و آفتابی و شبهای سرد
-
black fallow, naked fallow, bare fallow, bare summer fallow
آیش پاییزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی آیشگذاری که در آن در طول یک فصل زمین زراعی را شخم میزنند و بدون کشت رها میکنند
-
autumn wood
چوب پاییزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← پسینچوب
-
پاییزه کاری
لغتنامه دهخدا
پاییزه کاری .[ زَ / زِ ] (حامص مرکب ) رجوع به پائیزه کاری شود.
-
بهاره،تابستانه،پاییزه،زمستانه
لهجه و گویش تهرانی
مربوط به فصول
-
واژههای همآوا
-
پاییزَه
لهجه و گویش بختیاری
pâiza پاییزه، کِشتى که تخم آن را در پاییز افکنند.
-
جستوجو در متن
-
northered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاییزه
-
autumnal equinox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتصاب پاییزه