کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایۀ سپر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
base metal, parent metal
فلز پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] فلز اصلی که جوشکاری بر روی آن انجام میشود
-
basic price
قیمت پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پایینترین قیمت عرضهشده برای یک کاروان خاص یا خدمات گردشگری
-
basic vocabulary, core vocabulary
واژگان پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مجموعهای کمینه و بنیادی از واژههای یک زبان که دانستن آنها برای ایجاد ارتباط با آن زبان ضروری است و به شیوههای مختلف ازجمله شمارش بسامدِ وقوع شناسایی میشود
-
core word
واژۀ پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای از زبان معیار و با بسامد فراوان در گفتار و نوشتار که به گویش و لهجه و تخصص خاصی تعلق ندارد و واحدی از واژگان پایه به شمار میآید
-
elementary reaction, step 2
واکنش پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] یک یا چند واکنش ساده که برای توصیف سازوکار یک واکنش کلی به کار رود
-
basic weight
وزن پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وزن هواگَرد شامل وزن تجهیزات ثابت و مایعات باقیمانده در لولهها
-
base fare, basic fare, regular fare
کرایۀ پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نرخ حمل مسافر بزرگسال بدون تخفیف برای خدمات منظم محلی و خطی
-
basic text
کتاب پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← بِهنامه
-
base scenario
فرانامۀ پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرانامهای که تصویری جامع از آنچه دربارۀ آینده بدیهی انگاشته میشود، به دست میدهد متـ . فرانامۀ مرجع reference scenario
-
interstock, interstem, intermediate stock, intermediate scion
میانپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] بخشی از ترکیب پیوندی برای ایجاد سازگاری که بین پایه و پیوندک قرار داده میشود
-
basic wavelet, embedded wavelet, equivalent wavelet
موجک پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] موجک بازتابی از تکبازتابندۀ مثبت در حوزۀ زمان هنگامی که تابش عمودی باشد
-
عرش پایه
لغتنامه دهخدا
عرش پایه . [ ع َ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) عرش پایگاه . که مقامی بلند دارد : سبوح زنان عرش پایه از نور تو کرده عرش سایه .نظامی .
-
فرازین پایه
لغتنامه دهخدا
فرازین پایه . [ ف َ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) مرتبه ٔ اعلی ، به خلاف فرودین پایه ، چه فراز و فرود ضد یکدیگرند. رجوع به فراز شود. (از آنندراج ). از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان .
-
هفت پایه
لغتنامه دهخدا
هفت پایه . [ هََ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) هرچیز که دارای هفت پایه باشد : کمر هفت چشمه را دربست بر سر تخت هفت پایه نشست .نظامی .
-
هم پایه
لغتنامه دهخدا
هم پایه . [ هََ ی َ / ی ِ ](ص مرکب ) هم مرتبه و هم رتبه . (آنندراج ) : هم پایه ٔ آن سران نگردی الا به طریق نیک مردی .نظامی .