کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایگاه غالب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
base defense zone, BDZ
ناحیۀ پدافند پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقۀ پدافند هوایی که در اطراف پایگاه هوایی ایجاد میشود و در محدودۀ سلاحهای کوتاهبُرد از پایگاه پدافند میکند
-
base defense forces
نیروهای پدافند پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نیروهای منتسب یا تحت امر یک پایگاه که مأموریت اصلی آنها تأمین و پدافند پایگاه است؛ این نیروها مسلحاند و در اختیار فرمانده پایگاه قرار دارند
-
base defense operations centre
مرکز عملیات پدافند پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تسهیلات فرماندهی و واپایش که توسط فرمانده پایگاه بهعنوان هستۀ مرکزی برای تأمین و پدافند پایگاه ایجاد میشود؛ این کانون طرحریزی و هدایت و یکپارچگی و هماهنگی با مراکز راهکنشی و مرکز عملیات ردۀ عقب را بر عهده دارد
-
base camp
پایگاه آتشنشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← اردوی آتشنشانی
-
marine base
پایگاه تفنگداران دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پایگاهی برای پشتیبانی از نبردهای زمینی تفنگداران دریایی که دارای تسهیلاتی است که امکان عملیات و نبرد تفنگداران دریایی را فراهم میسازد
-
advanced base
پایگاه ردۀ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پایگاهی در نزدیکی یا داخل منطقۀ عملیاتی که مأموریت اصلی آن پشتیبانی از عملیاتهای نظامی است
-
advanced operations base
پایگاه عملیاتی ردۀ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] در عملیاتهای ویژه، پایگاهی کوچک و موقتی در منطقۀ عملیات ویژۀ مشترک برای فرماندهی و مراقبت و احیاناً پشتیبانی آموزش یا پشتیبانی عملیات راهکنشی
-
hard missile base
پایگاه موشکی مقاوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پایگاهی موشکی که در مقابل انفجار هستهای مقاوم است
-
naval base
پایگاه نیروی دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مکانی دریایی که آماد و پشتیبانی امور و عملیات یگانهای شناور را بر عهده دارد
-
army base
پایگاه نیروی زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پایگاه یا مجموعهای از تأسیسات که یک فرمانده مسئولیت آن را بر عهده دارد و شامل تسهیلات لازم برای پشتیبانی از فعالیتهای نبرد زمینی است
-
status degradation ceremony
تشریفات تنزل پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] هر فرایندی، مانند محکومیت قضایی یا رسوایی مطبوعاتی، که درطی آن پایگاه فرد در اجتماع تنزل یابد
-
Base development plan
طرح توسعۀ پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] طرح بهبود یا توسعۀ منابع و تسهیلات یک منطقه یا محل بهمنظور پشتیبانی از عملیات نظامی
-
پایگاه خود را حراست کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَفَظَ بِمَوقِعِه
-
جستوجو در متن
-
دوانیدن
لغتنامه دهخدا
دوانیدن . [ دَ دَ ] (مص ) دواندن . کسی یا جانوری را به دویدن واداشتن . اسب را به تاخت درآوردن . با عجله بردن . تاختن . بسرعت راندن . به حال دو بردن . (یادداشت مؤلف ). اعداء. ایساج . (تاج المصادربیهقی ): رکض ؛ دوانیدن ستور. (ترجمان القرآن ). تراکض ؛ ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن بن محمدبن جریربن عبداﷲبن لیث بن جریربن عبداﷲ البجلی الجامی الخراسانی . مکنی به ابونصر و ملقب به زنده پیل و شیخ الاسلام و شیخ جام . یکی از بزرگان طریقه ٔ صوفیه و از اکابر مشایخ این طائفه است و گویندنسب وی به سی وپ...