کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایگاه آتشنشانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
status set
مجموعهپایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مجموعۀ موقعیتهای اجتماعی یک فرد
-
Base unit
یگان پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یگانی از سازمان که در عملیات راهکنشی پایه و محور عملیات قرار میگیرد بهطوریکه حرکات و رزمایش یگان با توجه به توانمندی آن طرحریزی و اجرا میشود
-
status attainment
کسب پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] فرایندی که در آن فرد براساس مجموعهموقعیتهای انتسابی و اکتسابی خود در جامعه پایگاهی را به دست میآورد
-
base commander
فرمانده پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسری که به فرماندهی پایگاه منسوب شده است
-
base command
فرماندهی پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقهای شامل یک پایگاه نظامی یا گروهی از پایگاههای نظامی که تحت امر یک فرمانده نظامی سازماندهی شده است و ممکن است زمینی، هوایی، دریایی یا چند پایگاه از این نوع باشد
-
عرش پایگاه
لغتنامه دهخدا
عرش پایگاه . [ ع َ ] (ص مرکب ) دارای مرتبه و مقامی بلند. (فرهنگ فارسی معین ). عنوانی که پس ازنام مردی صاحب مقام آرند توفیر و بزرگداشت او را.
-
base 2
پایگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] 1. محل طراحی یا پشتیبانی عملیات نظامی 2. منطقه یا محلی با تأسیسات خاص برای آماد و پشتیبانی
-
site 2
پایگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] جایی که تعدادی رایانه در کنار یکدیگر مورد استفادۀ کاربران قرار میگیرد
-
social status
پایگاه اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] موقعیت و مرتبۀ فرد یا گروه در ساختار اجتماعی
-
achieved status
پایگاه دستاورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] پایگاهی اجتماعی که فرد با تکیه بر تلاشهای خود به دست میآورد
-
base of operations
پایگاه عملیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقهای که در ناحیۀ مواصلاتی منطقۀ عملیات قرار دارد و نیروهای نظامی عملیات آفندی خود را از آنجا شروع میکنند
-
master status
پایگاه غالب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] پایگاهی اجتماعی که بر دیگر پایگاههای اجتماعی فرد برتری دارد و بر همۀ جنبههای زندگی او، ازجمله هویت شخصیاش، تأثیرگذار است
-
خوک پایگاه
لغتنامه دهخدا
خوک پایگاه . (اِ مرکب ) آن خوک که زنده در طویله بخاک کنندبجهت زیادتی و حفظ مافی الطویله . (یادداشت مؤلف ).
-
status-value theory
نظریۀ ارزشـ پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] نظریهای که بر لزوم محوریت عدالت اجتماعی بهعنوان شاخصی برای تعیین پایگاه فردی افراد جامعه تأکید میورزد
-
status-attribution theory
نظریۀ انتساب پایگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] نظریهای که بر نقش غالب موقعیتهای انتسابی در شکلگیری پایگاه اجتماعی فرد تأکید میورزد