کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایش راداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
radar monitoring
پایش راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] یکی از انواع خدمات راداری ارائهدهندۀ اطلاعات و توصیۀ لازم درصورت انحراف جدی هواگرد از رد سیر (track) مشخصشده و تداخل احتمالی شدآمد یا تقرب به کمک دستگاه از نقطۀ شروع تقرب نهایی بهسمت باند
-
واژههای مشابه
-
biomonitoring
زیستپایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] استفاده از ریزاندامگانها در ارزیابی کیفیت آب در محل تخلیۀ فاضلاب در آبهای پذیرنده و در پاییندست آن محل
-
election monitoring
پایش انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مشاهدۀ فرایند انتخابات توسط افراد یا سازمانهای بیطرف داخلی یا خارجی و مداخله در آن درصورت وقوع تخلف
-
nutrition monitoring
پایش تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نظارت بر تغییر شاخصهای کلیدی وضعیت تغذیه در یک جمعیت و توصیف آنها برای شناسایی نیازهای موجود در جهت تدوین برنامهها و سیاستهای مداخلۀ تغذیهای
-
threat monitoring
پایش تهدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] واکاوی و ارزیابی و بررسی سوابق ممیزی و سایر اطلاعاتی که برای یافتن رویدادهای ناقض امنیت سامانهها گردآوری میشوند
-
growth monitoring
پایش رشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روشی برای برآورد رشد مناسب کودکان که درعینحال تأثیر تغذیه و بیماریها را نشان میدهد
-
technology monitoring
پایش فنّاوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] شناسایی و ارزیابی پیشرفتهای فنّاورانه برای حفظ جایگاه رقابتی
-
ژنتیک پایش
واژهنامه آزاد
شاخه ای از علم ژنتیک که به استفاده از اصول علم ژنتیک برای نگهداری و حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری در معرض انقراض می پردازد.
-
automatic train monitoring, ATM2
سامانۀ پایش خودکار قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زیرسامانهای برای پایش خدمترسانی قطار بهکمک توصیفگرهای قطار (train describers)، جمعآوری اطلاعات مربوط به میزان اشغال بودن مدار خط ازطریق نشانکهای ثبت رادیویی دادهها
-
movement tracking system
سامانۀ پایش مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سامانۀ ارتباطی و موقعیتیابی رقمی دوسویه که از سامانۀ موقعیتیابی جهانی (GPS) برای نظارت بر حرکت و طرحریزی مسیر حرکت خودروها و محمولههای نظامی استفاده میکند
-
پایش پیش نرفتن
لغتنامه دهخدا
پایش پیش نرفتن . [ ی َ ن َ رَت َ ] (مص مرکب ) دل او به اقدام آن امر رضا و گواهی ندادن .
-
جستوجو در متن
-
radar service
خدمات راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] خدماتی ازقبیل پایش راداری و هدایت ناوبری راداری و جدایش راداری که مراقب پرواز به خلبان هواگرد رادارشناخته ارائه میکند