کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایدار بودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پایدار بودن
لغتنامه دهخدا
پایدار بودن . [ دَ ] (مص مرکب ) مقاومت کردن : من باری ار به هجو فتم خیزم تو پایدار باش که تا نفتی .سوزنی .
-
واژههای مشابه
-
مدیریت پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← مدیریت پایدارینگر
-
sustainable agriculture
کشاورزی پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی کشاورزی که در آن با بهکارگیری حداقل نهادههای خارجی، بهغیراز کودهای آلی، جنبههای مختلف زیستمحیطی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی لحاظ شود
-
sustainable tourism
گردشگری پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که علاوه بر حفظ موقعیتهای موجود اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و بومشناختی هر منطقه، با آنها نیز هماهنگ میشود
-
مغذی پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← مادۀ مغذی پایدار
-
continuous fire
آتش پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آتشی که با آهنگ یکنواخت و بدون هیچ توقفی برای تنظیم یا تصحیح آتش اجرا میشود
-
sustainable development
توسعۀ پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] توسعهای که نیازهای نسل امروز را برآورده میکند بیآنکه خللی در رفع نیازهای نسلهای آینده وارد کند
-
sustainable forest
جنگل پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که نیازهای نسل حاضر و آینده را بهطور مستمر تأمین میکند
-
پایدار آمدن
لغتنامه دهخدا
پایدار آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) پایدار ماندن : اگر روز ما پایدار آمدی جهان را بسی خواستار آمدی .فردوسی .
-
پایدار ماندن
لغتنامه دهخدا
پایدار ماندن . [ دَ ] (مص مرکب ) باقی ماندن . بر قرار ماندن . ثابت ماندن : نماند کسی در جهان پایدارهمه نام نیکو بود یادگار. فردوسی .شما را خماند همان روزگارنماند خماننده هم پایدار.فردوسی
-
sustainable harvest surplus
مازاد پایدار برداشتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مـازاد قابلِبرداشتی که همهساله از منابع طبیعی بدون کاهش موجودی آن به دست میآید
-
stable nutrient
مادۀ مغذی پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادۀ مغذیای که در جریان فراوری و نگهداری کمتر از پانزده درصد آن هدر برود متـ . مغذی پایدار
-
metastable phase
فاز شبهپایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وضعیتی که در آن یک ماده بهصورت جامد یا مایع یا بخار باقی میماند، درحالیکه در چنین شرایطی انتظار میرود ناپایدار باشد
-
metastable state
حالت شبهپایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حالتی که در آن ماده در زیر دمای سیرشدگی در فشار معین بهصورت بخار همگن وجود دارد