کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاگون
/pāgo(u)n/
معنی
۱. سردوشی.
۲. سردوشی که به لباس نظامیان دوخته میشود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پاگن، سردوشی
دیکشنری
colors
-
جستوجوی دقیق
-
پاگون
واژگان مترادف و متضاد
پاگن، سردوشی
-
پاگون
فرهنگ فارسی معین
[ روس . ] (اِ.) سردوشی .
-
پاگون
لغتنامه دهخدا
پاگون . (روسی ، اِ) رجوع به پاگن شود.
-
پاگون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] (نظامی) pāgo(u)n ۱. سردوشی.۲. سردوشی که به لباس نظامیان دوخته میشود.
-
پاگون
دیکشنری فارسی به عربی
سرية
-
جستوجو در متن
-
پاگن
لغتنامه دهخدا
پاگن . [ گ ُ ] (روسی ، اِ) سردوشی . پاگون .
-
سردوشی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) پاگون ، پارچة باریکی روی شانة لباس های نظامی برای نصب درجه .
-
سردوشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به سردوش) (نظامی) sarduši نوار پارچهای باریکی که روی دوش لباس نظامیان دوخته میشود برای تعیین درجۀ آنان؛ پاگون.
-
stripe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوار، پارچه راه راه، خط، خط راه راه، یراق، باریکه، مارک، درجه نظامی، پاگون، خش، خط خطی کردن، راه راه کردن، تازیانه زدن
-
stripes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه راه، پارچه راه راه، خط، خط راه راه، یراق، باریکه، مارک، درجه نظامی، پاگون، خش، خط خطی کردن، راه راه کردن، تازیانه زدن
-
سردوشی
لغتنامه دهخدا
سردوشی . [س َ ] (اِ مرکب ) پارچه ای باریک که نظامیان بر دو دوش جامه دوزند و روی آن درجه ٔ نظامی را نصب کنند. پاگون . (فرهنگ فارسی معین ).
-
سرية
دیکشنری عربی به فارسی
گمنامي , بينامي , خلوت , تنهايي , پوشيدگي , پنهاني , اختفاء , نوار , روبان , نوار ماشين تحرير , نوار ضبط صوت و امثال ان , نوار فلزي , تسمه , تراشه , برهنه کردن , محروم کردن از , لخت کردن , چاک دادن , تهي کردن , باريکه , مارک , علا مت , درجه نظامي , پ...