کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاکوبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاکوبی
/pākubi/
معنی
۱. رقص.
۲. پاکوفتن به زمین؛ پایبازی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
stamp
-
جستوجوی دقیق
-
پاکوبی
لغتنامه دهخدا
پاکوبی . (حامص مرکب ) کنایه از رقص . (غیاث اللغات ).
-
پاکوبی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ‹پایکوبی› pākubi ۱. رقص.۲. پاکوفتن به زمین؛ پایبازی.
-
واژههای مشابه
-
دست افشانی و پاکوبی
فرهنگ گنجواژه
جشن.
-
جستوجو در متن
-
پای کوبی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) = پاکوبی : 1 - عمل کوفتن پای بر چیزی . 2 - (کن .) رقص .
-
پابازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ‹پایبازی› [قدیمی، مجاز] pābāzi پایکوبی؛ پاکوبی؛ رقص: ◻︎ معلم چون کند دستاننوازی / کند کودک به پیشش پایبازی (فخرالدیناسعد: ۱۳۲).
-
درکلة
لغتنامه دهخدا
درکلة. [ دِ رَ ل َ ] (ع اِ) بازیچه ای است مر عجم را، یا نوعی از پاکوبی است ، یا این لغت حبشیه است . (منتهی الارب ). ابن درید در الجمهرة گوید که آن بازیچه ای است کودکان را و گمان می کنم کلمه ای است حبشی . (از المعرب جوالیقی ). و رجوع به درقلة شود.