کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لِنگ و پاچه
فرهنگ گنجواژه
پر و پاچه.
-
تو پاچه رفتن
لهجه و گویش تهرانی
مغبون شدن
-
پر و پاچه
فرهنگ گنجواژه
اندامهای تحتانی، پا، پا و ساق پا و ران.
-
پی و پاچه
فرهنگ گنجواژه
پا و اندام تحتانی.
-
کم کم پهن شدن (مثل پاچه شلوار)
دیکشنری فارسی به عربی
جرس
-
دست پاچه شدن و بهم مخلوط کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خطا فاحش
-
تو پا کردن،تو پاچه کردن
لهجه و گویش تهرانی
انداختن،کلاه گذاشتن
-
واژههای همآوا
-
پاچَه
لهجه و گویش بختیاری
pâ-ča پاچه.
-
جستوجو در متن
-
اکارع
فرهنگ واژههای سره
پاچه ها
-
بازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پازه› [قدیمی] bāze = پاچه
-
پایچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pāyče = پاچه
-
پاژه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pāže = پاچه
-
abash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
abash، دست پاچه کردن، شرمنده کردن، دست پاچه نمودن، خجالت دادن
-
abashing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنده دار، دست پاچه کردن، شرمنده کردن، دست پاچه نمودن، خجالت دادن