کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاچراغی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاچراغی
/pāčerāqi/
معنی
۱. جای گذاشتن چراغ در خانه.
۲. [مجاز] پولی که مردم در زورخانه و بعضی جاهای دیگر پای چراغ میگذارند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاچراغی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - جای گذاشتن چراغ در خانه یا دکان . 2 - پولی که تماشاگران در زورخانه و مانند آن پای چراغ می گذارند. 3 - پولی که دکانداران سر شب پای چراغ می نهادند تا به فقیری بدهند. 4 - در بازار به آخرین مشتری که تقریباً در آخروقت برای خرید جنس می آی...
-
پاچراغی
لغتنامه دهخدا
پاچراغی . [ چ َ / چ ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب )پولی که دکانداران در اوّل شب آنگاه که چراغ روشن می کردند بپای چراغ می نهادند و سپس به فقیر میدادند.
-
پاچراغی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به چراغ) pāčerāqi ۱. جای گذاشتن چراغ در خانه.۲. [مجاز] پولی که مردم در زورخانه و بعضی جاهای دیگر پای چراغ میگذارند.