کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاپیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاپیون
/pāpiyon/
معنی
۱. وسیلۀ تزئینی از جنس پارچه و به شکل پروانه که با کش یا سنجاق به یقه، لباس، یا مو بسته شود.
۲. نوار یا روبانی که به این شکل گره خورده است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
bow tie
-
جستوجوی دقیق
-
پاپیون
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) 1 - پیرایه ای معمولاً پارچه ای به شکل پروانه ، که با کش یا قیطان به یقه یا موی سر بسته می شود. 2 - نوار یا روبانی که به شکل پروانه گره خورده است .
-
پاپیون
لغتنامه دهخدا
پاپیون . [ پی یُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) پروانه . || نوعی دستمال گردن به شکل پروانه .
-
پاپیون
لغتنامه دهخدا
پاپیون . [ یُن ْ ] (اِ) نوعی از بوزینه به افریقا، کوتاه بالا و پرقوت با سری بزرگ و دمی کوتاه .
-
پاپیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: papillon (= پروانه؛ شاهپرک] pāpiyon ۱. وسیلۀ تزئینی از جنس پارچه و به شکل پروانه که با کش یا سنجاق به یقه، لباس، یا مو بسته شود.۲. نوار یا روبانی که به این شکل گره خورده است.
-
پاپیون
واژهنامه آزاد
(فرانسه) پروانه؛ در فارسی، دو وَر پُفِ زینتی. نوعی تزئین پارچه ای به شکل پروانه، برای لباس انسان. نوعی کراوات پروانه ای شکل.
-
واژههای مشابه
-
پاپیون کردن
لهجه و گویش تهرانی
ترسیدن
-
جستوجو در متن
-
poppean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیون
-
paplike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیون
-
popeism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیون
-
papion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیون
-
papiliones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیون ها
-
bowtie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراباته پاپیونی، پاپیون، کروات
-
bow-tie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراباته پاپیونی، پاپیون، کروات