کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاپی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاپی
/pāpey/
معنی
در پی؛ پیرو.
〈 پاپی بودن: (مصدر لازم) [مجاز] = 〈 پاپی شدن
〈 پاپی شدن: (مصدر لازم) [مجاز]
۱. در پی کسی یا کاری بودن؛ کسی یا کاری را دنبال کردن.
۲. در امری اصرار ورزیدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. متعرض
۲. پافشاری، اصرار
دیکشنری
after, apostolic, papacy, papal, pontifical
-
جستوجوی دقیق
-
پاپی
واژگان مترادف و متضاد
۱. متعرض ۲. پافشاری، اصرار
-
پاپی
لغتنامه دهخدا
پاپی . (اِخ ) نام یکی از طوایف ایل پیشکوه از قبائل کرد ایران تقریباً دارای 1000 خانوار که در سیزار و کوههای هشتادپهلو و قیرآب و شمال دزفول مسکن دارند.
-
پاپی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه، مجاز] pāpey در پی؛ پیرو.〈 پاپی بودن: (مصدر لازم) [مجاز] = 〈 پاپی شدن〈 پاپی شدن: (مصدر لازم) [مجاز]۱. در پی کسی یا کاری بودن؛ کسی یا کاری را دنبال کردن.۲. در امری اصرار ورزیدن.
-
پاپی
دیکشنری فارسی به عربی
مصر
-
پاپی
واژهنامه آزاد
نام ایل بزرگ ساکن در استانهای لرستان و خوزستان و اصفهان که تعداد باشندگان آن به چند صد هزار نفر می رسد .مذهب همگی شیعه 12امامی و در بخش پاپی در لرستان بهترین آبشارهای ایران واقع شده است. مردمانی بسیار مهمان نوازاند.
-
واژههای مشابه
-
پاْپِیْ
لهجه و گویش گنابادی
papey در گویش گنابادی یعنی جویا شدن ، پرس و جو کردن درباره امری ، تعقیب کردن ، دنبال کردن ، گیر دادن به چیزی
-
پاپِى
لهجه و گویش بختیاری
pâ-pey پاپى، پىگیر (در کار)، جویا.
-
پاپی، پاپی شدن
لهجه و گویش تهرانی
ردپا، تعقیب، پیگیری،ردگیری، تحقیق،مزاحم شدن
-
پاپی بودن
لغتنامه دهخدا
پاپی بودن . [ پ َ / پ ِ دَ ] (مص مرکب ) در امری اصرار ورزیدن . تعقیب آن کردن .
-
پاپی شدن
لغتنامه دهخدا
پاپی شدن . [ پ َ / پ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پاپی شدن امری را؛ اصرار ورزیدن در آن . دنبال کردن آن .
-
پاپی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
کلب الصيد
-
چراغهای پاپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← مسیرنمای تقرب دقیق
-
پاپی یوت ژاسمن
لغتنامه دهخدا
پاپی یوت ژاسمن . [ پی ، ی ُ ت ِ م َ ] (اِخ ) مجم-وعه ای از اشعار به لهجه ٔ «آژنی » (1835-1843م .).