کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاپوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاپوش
/pāpuš/
معنی
۱. = پاافزار
۲. آنچه پا را بپوشاند.
〈 پاپوش دوختن: [عامیانه، مجاز] توطئه و پروندهسازی کردن برای کسی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پروندهسازی، پرونده، مزاحمت
۲. گرفتاری، مخمصه
۳. ارسی، پاچپله، پایافزار، کفش
دیکشنری
footwear, leg warmers
-
جستوجوی دقیق
-
پاپوش
واژگان مترادف و متضاد
۱. پروندهسازی، پرونده، مزاحمت ۲. گرفتاری، مخمصه ۳. ارسی، پاچپله، پایافزار، کفش
-
پاپوش
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - کفش ، پای افزار. 2 - مجازاً گرفتاری ، دردِسر. ؛ ~ درست کردن برای کسی کنایه از: برای کسی ایجاد دردسر کردن . ؛ ~دوختن برای کسی کنایه از: توطئه کردن برای کسی .
-
پاپوش
لغتنامه دهخدا
پاپوش . (نف مرکب ، اِ مرکب ) کفش . پای افزار. پاافزار. پوزار. پااوزار. نعل . حِذاء : به اقتضای زمان کار خویشتن بگذارکه سعی بیهده پاپوش میدرد، «مثل است ». سلیم .- پاپوش برای شیطان دوختن ؛ سخت گربز بودن .- پاپوش برای کسی دوختن ؛ او را بزحمت و رنج و ت...
-
پاپوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pāpuš ۱. = پاافزار۲. آنچه پا را بپوشاند.〈 پاپوش دوختن: [عامیانه، مجاز] توطئه و پروندهسازی کردن برای کسی.
-
پاپوش
دیکشنری فارسی به عربی
احذية
-
واژههای مشابه
-
پاپوش (دوختن)،پاپوش دوزی
لهجه و گویش تهرانی
سعایت کردن و سخن چینی نمودن، مقدمات ناراحتی کسی را فراهم کردن
-
گل پاپوش
لغتنامه دهخدا
گل پاپوش . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی که از ابریشم و گلابتون و مانند آن بر تیماج و سقلات کفش دوزند و هم از چوب سازند و در پاشنه ٔ کفش تعبیه کنند و گلهای عاج در آن پرچین نمایند و آنرا کوکب کفش نیز گویند. (آنندراج ). رجوع به گل کفش شود.
-
پاپوش درست کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سکة الحديد
-
واژههای همآوا
-
پا پوش
لهجه و گویش تهرانی
جوراب پارچه ای
-
جستوجو در متن
-
پروندهسازی
واژگان مترادف و متضاد
پاپوش
-
papoosh
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپوش
-
اورسی
واژهنامه آزاد
پاپوش