کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاپاخ،کلاه پاخ پاخی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گون پاپاخ
لغتنامه دهخدا
گون پاپاخ . [ گوم ْ ] (اِخ )ایلی است از ایلات اطراف مشکین آذربایجان . مرکب از دو هزار خانواده . ییلاق آنها سنبلاق است و به مغان قشلاق میکنند. شغل ایشان زراعت است و از طوایف مختلفه ٔ قوجه بیک محسوب میشوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 108).
-
واژههای همآوا
-
پاپاخ،کلاه پاخ پاخی
لهجه و گویش تهرانی
کلاه پوستی بزرگ(پاخ=رشته پشم)
-
جستوجو در متن
-
پاخ پاخی، پاخ پاخو
لهجه و گویش تهرانی
کلاه پشم گوسفند بلند و آویزان
-
کلاه پاخ پاخی
لهجه و گویش تهرانی
کلاه پوست گوسفند با پشم بلند،کلاه داروغه.کلاه گارد سلطنتی انگلیس .
-
کلاه
لهجه و گویش تهرانی
نمدی، حسن بگی، بختیاری، تخم مرغی، فینه، پهلوی، پوستی، تاجرانه، اتابکی، پاخ پاخی