کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پانسیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پانسیون
/pānsiyon/
معنی
خانه یا مؤسسهای که در ازای دریافت ماهیانۀ مبلغ معینی، مسکن و خوراک در اختیار افراد قرار دهد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
boardinghouse
-
جستوجوی دقیق
-
پانسیون
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) 1 - جایی که با پرداخت ماهیانه در آن مسکن گزینند و از کلیة امکانات آن برخوردار شوند. 2 - اقامتگاهی که از مسافران یا مشتریان خود به طور کامل یا نیمه کامل پذیرایی کند، مهمانکده ، شبانه - روزی . (فره ).
-
پانسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pension] pānsiyon خانه یا مؤسسهای که در ازای دریافت ماهیانۀ مبلغ معینی، مسکن و خوراک در اختیار افراد قرار دهد.
-
پانسیون
دیکشنری فارسی به عربی
راتب تقاعدي
-
واژههای مشابه
-
پانسیون شدن
دیکشنری فارسی به عربی
راتب تقاعدي
-
جستوجو در متن
-
راتب تقاعدي
دیکشنری عربی به فارسی
حقوق بازشنستگي , مقرري , پانسيون , مزد , حقوق , مستمري گرفتن , پانسيون شدن
-
پانسیونر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: pensionnaire] pānsiyoner کسی که در پانسیون زندگی میکند.
-
boardings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوار شدن، پانسیون، تخته کوبی
-
boarding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسیون، تخته کوبی
-
pensioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنشستگی، مستمری گرفتن، پانسیون شدن
-
pension
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حقوق بازنشستگی، مستمری، حقوق، پانسیون، مقرری، مزد، حقوق بازنشنستگی، مستمری گرفتن، پانسیون شدن
-
boardinghouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
boardinghouse، پانسیون، مهمانخانه شبانه روزی
-
clubhouses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باشگاه ها، محل باشگاه وانجمن، پانسیون عزبها
-
clubhouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باشگاه، محل باشگاه وانجمن، پانسیون عزبها