کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پانسمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پانسمان
/pānsemān/
معنی
پوشش پارچهای که برای محافظت از زخم روی آن بسته میشود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
زخمبندی
برابر فارسی
زخم بند
فعل
بن گذشته: پانسمان کرد
بن حال: پانسمان کن
دیکشنری
dressing
-
جستوجوی دقیق
-
پانسمان
واژگان مترادف و متضاد
زخمبندی
-
پانسمان
فرهنگ واژههای سره
زخم بند
-
پانسمان
فرهنگ فارسی معین
(س ِ) [ فر. ] ( اِ.) شستن و بستن زخم و جراحت .
-
پانسمان
لغتنامه دهخدا
پانسمان . [ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) شستن و بستن ِ قروح و جراحات . مرهم گذاری .
-
پانسمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: pansement] (پزشکی) pānsemān پوشش پارچهای که برای محافظت از زخم روی آن بسته میشود.
-
واژههای مشابه
-
پانسمان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لباس
-
جستوجو در متن
-
pansyish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسمان
-
dressing down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسمان کردن
-
top dressing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسمان بالا
-
punkling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسمان کردن
-
window dressing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسمان پنجره
-
Roquefort dressing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسمان روکوفور
-
anchovy dressing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسمان anchovy