کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پان
/pān/
معنی
= تانبول
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پان
لغتنامه دهخدا
پان . (اِ) اسم هندی تنبول است . تامبول . تامول . تنبول . تنبُل . شاه صینی . (دمشقی ). و آن برگی باشد از قسمی فلفل که آنرا در هندوستان با آهک و فوفل خایند تا لبها را سرخ گرداند. (برهان ). مخلوطی از تانبول و فلفل و توتون که هندوان در دهان گیرند و آب آن...
-
پان
لغتنامه دهخدا
پان . (اِخ ) در اساطیر یونانی نام پسر هرمس و پریئی بنام دریوپ . وی محافظ گله هاست و در ردیف ملتزمین دیونیسوس قرار دارد و از دره ها و کوهها عبور میکند و بشکار یا تنظیم رقصهای پریان مواظب است و او با نائی که خود مخترع آن است با آنان میرقصد و دارای شاخ ...
-
پان
لغتنامه دهخدا
پان . [ ن ِ ] (اِخ ) جزیره ای از جزایر فیلیپین میان مین دُرُ و نِگرُس دارای 1300 هزارگزمربع مساحت و 750000 تن سکنه . زمینی کوهستانی و مشجر و بندر عمده ٔ آن ایل ُایل ُ باشد و از محصولات مهم آن قند و برنج و پنبه و قهوه و کاکائو است و تربیت مواشی کنند. ...
-
پان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [هندی] (زیستشناسی) [قدیمی] pān = تانبول
-
پان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: pan] (موسیقی) pān نوعی فلوت.
-
واژههای مشابه
-
کانی پان
لغتنامه دهخدا
کانی پان . (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔشهرستان سنندج واقع در 25 هزارگزی خاور سنندج و یکهزار گزی شمال شوسه ٔ سنندج همدان . ناحیه ای است واقع در دامنه ، سردسیر و دارای 420 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود. محصول عمده اش غلات است و اهالی به کش...
-
پان عربیسم
فرهنگ واژههای سره
تازی گرای
-
پان اسلامیسم
فرهنگ فارسی معین
(نْ اِ) [ لا. ] (اِ.) نام نهضتی که رهبران مسلمان در قرن نوزدهم برای احیای قدرت اسلام و مسلمانان به راه انداختند.
-
پان رخصت
لغتنامه دهخدا
پان رخصت . [ ن ِ رُ ص َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در بعض بلادهند رسم است که بوقت رخصت کردن پان به شخص رونده میدهند. (غیاث اللغات ). مانند قهوه ٔ مرخصی در ایران .
-
پان اسلاویسم
لغتنامه دهخدا
پان اسلاویسم . [ اِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) عقیده ٔ سیاسی اتحاد ملل اسلاو (صقلاب ).
-
پان ایسلامیسم
لغتنامه دهخدا
پان ایسلامیسم . (فرانسوی ، اِ مرکب ) عقیده ٔ اتحاد اسلامی که سیاستمداران اروپا سالهای دراز با آن کلمه ٔ بی مفهوم مردم اروپا را ترسانیده و بنام دفع آن انواع ظلم ها وتعدی ها و تجاوزات غاصبانه را در مشرق مرتکب شدند:خویشتن نقش دیو میکردندپس ز بیمش غریو م...
-
پان پاس
لغتنامه دهخدا
پان پاس . (اِخ ) نام جلگه هائی پهناور و علف زار به آمریکای جنوبی میان سلسله جبال آند و اقیانوس اطلس .
-
پان پلن
لغتنامه دهخدا
پان پلن . [ پ ِ ل ُ ] (اِخ ) کرسی تارن از ناحیه ٔ آلبی نزدیک ویور دارای 1315 تن سکنه و صنعت نساجی دارد.
-
پان تلیک
لغتنامه دهخدا
پان تلیک . [ ت ِ ] (اِخ ) کوهی در آتیک واقع در میان اثینا و ماراتن . مرمرهای سفید و زیبای آن معروف است و اکنون بنام پان تِلی مشهور است .