کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پالیزبانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پالیزبانی
لغتنامه دهخدا
پالیزبانی . (حامص مرکب ) باغبانی . بوستان بانی : بدو گفت بهرام کای روزبه ترا دادم این مرز و این بوم و ده همیشه جز از میزبانی مکن بر این باش و پالیزبانی مکن .فردوسی .
-
جستوجو در متن
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (پسوند) (از: بان پسوند حفاظت + ی حاصل مصدر) این ترکیب تنها بکار نرود و بلکه «بان » به آخر اسامی درآید و اسم مرکب سازد و سپس یاء به آن اضافه شودو معنی مصدری و غیره بدان دهد چون : آس بانی ، آسیابانی ، اشتربانی ، بادبانی ، باغبانی ، پاسبانی ، پال...
-
مصحف
لغتنامه دهخدا
مصحف . [ م ُ ص َح ْ ح َ ] (ع ص ) خطاشده در نبشته . (ناظم الاطباء). کلمه که خطا نوشته شده است . || کلمه ای که خطا خوانده شده . لفظی که به تغییر نقطه لفظ دیگر خوانده شود، چون عید و عبد، و توشه و بوسه ، و جز آن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کلمه ای را نا...
-
پالیزبان
لغتنامه دهخدا
پالیزبان . (اِ مرکب ، ص مرکب ) باغبان . بستان بان . بوستان بان . نگاهدارنده ٔ فالیز. دهقان . (برهان ). دهقان صاحب کشت . ناطور. نگاهبان فالیز. پالیزوان . (رشیدی ). فالیزبان . جالیزبان . دشت بان و گاه کنایه از ذات باریتعالی باشد : چرا گشت باید همی زان ...