کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پالیدهخواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
detritivory
پودهخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تغذیه از بقایای موجودات زنده
-
nibbling
چینهخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مصرف غذا در وعدههای متعدد و مختصر، تا هفده وعده، به جای سه وعدۀ اصلی
-
volumetrics
حجیمخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] برنامۀ وزنپایی که در آن فرد درحالیکه میزان انرژی دریافتی از غذای خود را پایین نگه میدارد، حجم غذا را کم نمیکند تا احساس گرسنگی نکند
-
gorging
سنگینخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مصرف یک یا دو وعدۀ غذایی مفصل با کلسترول زیاد به جای سه وعدۀ اصلی
-
phagocytosis
بیگانهخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بردن ذرات خارجی به داخل یاخته و هضم آنها * مصوب فرهنگستان اول
-
raw foodism, omophagia
خامخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] الگویی غذایی که در آن هیچیک از غذاهای مصرفی نباید بیش از حد خاصی گرما دیده باشند
-
geophagia
خاکخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تمایل به خوردن خاک
-
پخته خواری
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا) (حامص .) مفت خوری ، راحت طلبی .
-
جیفه خواری
لغتنامه دهخدا
جیفه خواری . [ ف َ / ف ِ خوا / خا ] (حامص مرکب ) عمل جیفه خوار : عقل جزوی کرکس آمد ای مقل پرّ او با جیفه خواری متصل .مولوی .
-
حرام خواری
لغتنامه دهخدا
حرام خواری . [ ح َ خوا / خا ] (حامص مرکب ) عمل حرام خوار. عمل حرام خوردن : روبهان از حرام خواری گرگ کآفتی بود سهمناک و بزرگ . نظامی (هفت پیکر ص 312).رجوع به حرام خوردن شود.
-
درشت خواری
لغتنامه دهخدا
درشت خواری . [ دُ رُ خوا / خا ] (حامص مرکب ) درشت خوار بودن . صفت و عمل درشت خوار : بر رغبت آن درشت خواری کردش به جواب نرم یاری .نظامی .
-
رشوت خواری
لغتنامه دهخدا
رشوت خواری . [ رِش ْ / رُش ْ وَ خوا / خا ] (حامص مرکب ) عمل رشوت خوار. صفت رشوت خوار. رشوه خوردن . پاره گرفتن . (یادداشت مؤلف ).
-
رشوه خواری
لغتنامه دهخدا
رشوه خواری . [ رِش ْ / رُش ْ وَ / وِ خوا / خا ] (حامص مرکب ) عمل رشوه خوار. رشوت خواری . ارتشاء. (یادداشت مؤلف ). عمل رشوه خوار. رشوه گیری . رشوه خوری . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به رشوت خوار و رشوه خوار و رشوت خواری شود.
-
روزه خواری
لغتنامه دهخدا
روزه خواری . [ زَ / زِ خوا / خا ](حامص مرکب ) عمل روزه خوار. رجوع به روزه خوار شود.
-
طبل خواری
لغتنامه دهخدا
طبل خواری .[ طَ خوا / خا ] (حامص مرکب ) مفت خواری : چون به انبازیست دنیا برقرارهر کسی کاری گزیند زِ افتقارطبل خواری در میانه شرط نیست راه سُنت کار و مکسب کرد نیست . مولوی .رجوع به طبل خوار شود.