کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پالنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پالنده
/pālande/
معنی
کاوشکننده؛ جستجوکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پالنده
فرهنگ فارسی معین
(لَ دِ) (ص فا.) صاف کننده ، تصفیه کننده .
-
پالنده
لغتنامه دهخدا
پالنده . [ ل َ دَ / دِ ] (نف ) افزاینده . (شعوری از شرفنامه ). و آن صورتی یا تصحیفی از بالنده است .
-
پالنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] pālande کاوشکننده؛ جستجوکننده.