کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پالتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پالتو
/pālto/
معنی
لباس زمستانی ضخیم و بلند که روی لباسهای دیگر بر تن میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
coat, outerwear, overcoat, topcoat
-
جستوجوی دقیق
-
پالتو
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ فر. ] ( اِ.) لباسی ضخیم که مردم برای گرم نگاه داشتن بدن روی لباس های دیگر می پوشند.
-
پالتو
لغتنامه دهخدا
پالتو. [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) از کلمه ٔ فرانسوی پالِت ُ . پوششی ضخیم که مردان و زنان بر روی دیگر جامه ها پوشند.
-
پالتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: paletot] pālto لباس زمستانی ضخیم و بلند که روی لباسهای دیگر بر تن میکنند.
-
پالتو
دیکشنری فارسی به عربی
معطف , معطف خفيف
-
پالتو
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: pâlto / ârxâloq طاری: pâlto / kolače طامه ای: pâlto / ârxoloq طرقی: pâlto / ârxoloq کشه ای: pâlto نطنزی: pâlto
-
جستوجو در متن
-
paletot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالتو
-
معطف خفيف
دیکشنری عربی به فارسی
روپوش , پالتو
-
topcoat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالتو، روپوش
-
نمد فروش
واژهنامه آزاد
کسی که چیز هایی مانند پالتو می فروشد.
-
ردنگت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: redingote] [منسوخ] redangot نوعی لباس مردانه شبیه پالتو.
-
سَردارى
لهجه و گویش بختیاری
sardâri پالتو مردانه خاص بزرگان و خوانین.
-
دارابی
لهجه و گویش تهرانی
پارچهای ضخیم در رنگهای تیره برای پالتو
-
trenchers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنچرها، تخته نان بری، پالتو بارانی
-
trencher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، تخته نان بری، پالتو بارانی