کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پالایشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پالایشگاه
/pālāyešgāh/
معنی
۱. جای صاف کردن؛ تصفیهخانه.
۲. (شیمی) محل تصفیه کردن نفت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
refinery
پالایشگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] سامانهای برای پالایش موادی مثل نفت خام و گاز طبیعی
-
پالایشگاه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) ( اِ.) تصفیه خانه .
-
پالایشگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پالایشگه› pālāyešgāh ۱. جای صاف کردن؛ تصفیهخانه.۲. (شیمی) محل تصفیه کردن نفت.
-
جستوجو در متن
-
تصفیهخانه
واژگان مترادف و متضاد
پالایشگاه
-
تصفیه خانه
فرهنگ واژههای سره
پالایشگاه
-
refiners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالایشگاه ها
-
diffractometer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالایشگاه
-
refiner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالایشگاه
-
petroleum refinery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالایشگاه نفت
-
oil refinery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالایشگاه نفت
-
sugar refinery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالایشگاه قند
-
تصفیه خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (شیمی) tasfiyexāne جای تصفیه کردن نفت یا مادۀ دیگر؛ پالایشگاه.
-
refinery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصفیه خانه، پالایشگاه
-
تصفیه خانه
لغتنامه دهخدا
تصفیه خانه . [ ت َ ی َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) پالایشگاه . جایی که نفت یا جز آن را صاف کنند.