کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
warp 1
پال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طناب یا بافۀ سیمی ستبری که با آن شناور را در بندر میبندند یا مهار میکنند
-
پال
لغتنامه دهخدا
پال . (اِ) ریسمان است و از این مرکب است پالدم یعنی رسنی که در دم اسب کنند. (فرهنگ رشیدی ). || (نف مرخم ) پالاینده ، چنانکه در ناخن پال .
-
پال
لغتنامه دهخدا
پال . (اِخ ) قریه ای است به یک فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق گله دار و در قدیم قصبه ٔ بلوک گله دار بود.
-
پال
لهجه و گویش گنابادی
pal در گویش گنابادی یعنی کندن ، حفاری ، جستجو
-
پال
واژهنامه آزاد
(گنابادی) کندن، حفاری، جست و جو.
-
واژههای مشابه
-
پال پال
لهجه و گویش گنابادی
palpal در گویش گنابادی یعنی گشتن ، دنبال چیزی بودن ، کندن و حفاری کردن ، حفر کردن
-
پال پال
واژهنامه آزاد
(گنابادی) گشتن، دنبال چیزی بودن، کندن و حفاری کردن، حفر کردن.
-
نی پال
لغتنامه دهخدا
نی پال . (اِخ ) موضعی است که مشک خوب از آنجا آرند. (رشیدی ). نپال . کشوری است در منطقه ٔ هیمالیا از شمال محدود است به تبت و از سه جهت دیگر به هندوستان . رجوع به نپال شود.
-
warping, warpage1, warp2
پالکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حرکت دادن و جابهجا کردن شناور با استفاده از پال
-
ناخن پال
لغتنامه دهخدا
ناخن پال . [ خ ُ ] (اِ مرکب ) آماس بسیاردردناک که در اطراف ناخن مردم پدید آید. (ناظم الاطباء). ناخن خاره . (از برهان قاطع). درد ناخن . کژدمه . کژدمک . عقربک . گوشه . داحوس . داحس . کرمیشک . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ناخن خواره شود. || خلال گونه ای که...
-
پال اپلیس
لغتنامه دهخدا
پال اپلیس . [ ل ِ اُ پ ُ] (اِخ ) (یعنی شهر قدیم )شهری قدیم است در ایتالیا که پس از خراب شدن آن شهری دیگر بنام تیاپلیس یعنی نوشهر بدانجا بنا کردند.
-
پال اکاستر
لغتنامه دهخدا
پال اکاستر. [ ل ِ اُ رُ ] (اِخ ) یعنی حصار قدیم ، چندین قصبه در یونان بدین نامست و بزرگترین آنها در آگری بوز واقع است .
-
پال گراو
لغتنامه دهخدا
پال گراو. (اِخ ) فرانسیس . مورخ انگلیسی . مولد بسال 1788م .1202/ هَ . ق . در لندن و وفات در سنه ٔ1861م .1277/ هَ . ق .
-
پال گراو
لغتنامه دهخدا
پال گراو. (اِخ ) ویلیام گیفر. سیّاح انگلیسی . مولد لندن در 1826م .1241/ هَ . ق . و وفات در 1888م .1305/ هَ . ق .