کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاشک
لغتنامه دهخدا
پاشک . [ ش َ ] (اِ) خمیازه . (برهان ). دهان دره . و رجوع به پاسک شود.
-
جستوجو در متن
-
دهن دره
لغتنامه دهخدا
دهن دره . [دَ هََ دَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) خمیازه و تثاوب و پاسک و پاشک و فاژ. (ناظم الاطباء). خامیازه . هاک . بیاستو. دهان دره . آسا. (یادداشت مؤلف ). دهان دره که خمیازه باشد. (برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ) : کسی را که چشمی رسد ناگهان دهن دره اش اوف...