کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاشنه 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
land
پاشنه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ← رویۀ ریشه
-
واژههای مشابه
-
stern anchor
لنگر پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی لنگر بیشانه که وزن آن حدود یکچهارم وزن لنگر سینه است و از آن در آبراهها و مناطق باریک که امکان جولان و چرخش محدود است استفاده میکنند
-
heel region, regio calcanea, calcaneal region
ناحیۀ پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از پا در پشت قوزک
-
frog 1, heel
پاشنه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخشی از کمانۀ سازهای زهی که در دست نوازنده قرار میگیرد
-
stern
پاشنه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش انتهایی شناور
-
wing pivot
پاشنۀ بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بخشی از بـال که بال هندسهمتغیر (swing wing) به آن متصل میشود
-
mast step
پاشنۀ دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تکیهگاه و محل اتصال دکل به مازۀ (keel) شناور
-
abaft, aft 1
پاشنهسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت یا محلی رو به پاشنۀ شناور
-
پاشنۀ سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← پاشنۀ تیغۀ سوزن
-
bead heel
پاشنۀ طوقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] لبۀ بیرونی طوقه که بر روی رینگ (rim) مینشیند
-
poop
پاشنهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قسمت زبرین و پسین کشتی متـ . پاشنه
-
aftmost, aftermost
دَمِ پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نزدیکترین قسمت به پاشنه
-
stern door
در پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی در متحرک به شکل شیبراهه در پاشنۀ شناور که برای تخلیه یا بارگیری کالا یا وسایل نقلیه از آن استفاده میشود
-
stern thruster
پهلوران پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای در نزدیکی پاشنۀ شناور برای رانش عرضی پاشنۀ شناور بهمنظور بالا بردن توان جولاندهی (maneuvering) شناور در فضاهای کوچک مانند حوضچۀ چرخش