کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاسوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاسوز
مترادف و متضاد
۱. خاسر، زیانمند
۲. اسیر، گرفتار، درگیر
۳. شیفته، عاشق
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاسوز
واژگان مترادف و متضاد
۱. خاسر، زیانمند ۲. اسیر، گرفتار، درگیر ۳. شیفته، عاشق
-
پاسوز
لغتنامه دهخدا
پاسوز. (ن مف مرکب ) در تداول عامیانه . عاشق شیفته .- پاسوز کسی شدن ؛ زیان بردن بعلت دوستی و محبت با کسی .