کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارینه سنگی میانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پارینَه
لهجه و گویش بختیاری
pârina پارینه (گاو جوان دوساله).
-
احمد پارینه
لغتنامه دهخدا
احمدپارینه . [ اَ م َ دِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، ضمیر مبهم مرکب ) همان کس بی تغییری در خَلق و خُلق .- امثال : من همان احمد پارینه که هستم هستم : گفتمت امسال شوی به ز پاررو که همان احمد پارینه ای . سنائی .توبه ز می کرده بود دل ، چو تو ساقی شدی باز...
-
Palaeolithic art
هنر پارینهسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هنر آخرین عصر یخبندان، شامل هنر صخرهای و ساخت اشیا و نقاشی درون غارها
-
پار و پارینه
فرهنگ گنجواژه
گذشتهها.
-
کاه پارینه به باد دادن
لغتنامه دهخدا
کاه پارینه به باد دادن . [ هَِ ن َ / ن ِ ب ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایت است از لاف زدن و حکایت و سخنان گذشته گفتن و بر گذشته فخر کردن و نازیدن باشدو آن را کاه کهنه بباد دادن هم میگویند. (برهان ).