کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاره پاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
strip mosaic
پارهچین نواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچینی که تنها دربردارندۀ یک ردیف عکس است یا از کنار هم گذاشتن نوارهای پارهچین تولید شود
-
پارهچین هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← پارهچین عکسی هوایی
-
stock 1
پارهژرفسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودۀ نفوذی آذرین با رخنمون سطحی کمتر از صد کیلومترمربع که معمولاً ناهمساز با لایهبندی است و بهاستثنای اندازه، شبیه به ژرفسنگ است
-
sector wind
باد پارهمسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] میانگین سمت و سرعت باد دیدبانیشده یا محاسبهشده در تراز پرواز برای بخشی معین از یک مسیر پرواز
-
earthquake segment
گسلپارۀ زمینلرزهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] پارهای از گسل که در رویداد زمینلرزهها دستکم دو بار تا سطح زمین گسیخته شده باشد
-
controlled photomosaic
پارهچین عکسیِ واپایششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچینی که از کنار هم چیدن عکسهای واپایششده به دست میآید
-
semi-controlled mosaic
پارهچین نیمهواپایششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچین عکسهای هوایی متشکل از عکسهایی که به جای نقاط واپایش زمینی نسبت به یک مرجع مختصات دیگر توجیه شدهاند
-
واژههای همآوا
-
پارهپاره
واژگان مترادف و متضاد
بخشبخش، تکهتکه، چاکچاک، شرحهشرحه، قسمتقسمت، قطعهقطعه، لختلخت، مرقع، مندرس
-
جستوجو در متن
-
تریشه تریشه
لهجه و گویش تهرانی
پاره پاره پاره
-
جِرّ و وا جِرّ،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
پاره پاره،پاره کردن با صدا
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) پاره پاره . رجوع به پاره پاره زاده شود.
-
rottle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاره پاره
-
ungroveling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاره پاره شدن
-
spanpiece
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاره پاره