کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارهچینسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
mosaic strip
نوار پارهچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نواری که شامل پارهچین عکسی است
-
image mosaic
پارهچین تصویری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویری بزرگ که از جورچینی تصاویر کوچکتر ساخته میشود
-
orthophoto mosaic
پارهچین راستعکس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچینی که از کنار هم چیدن راستعکسها تولید میشود
-
photomosaic, photographic mosaic, mosaic 2
پارهچین عکسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویری یکپارچه که از کنار هم چیدن عکسهای یک منطقه به دست میآید
-
aerial mosaic
پارهچین عکسی هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچینی که از کنار هم چیدن عکسهای هوایی تولید میشود متـ . پارهچین هوایی
-
controlled mosaic
پارهچین واپایششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچینی که از کنار هم چیدن عکسهای واپایششده تولید میشود
-
uncontrolled mosaic
پارهچین واپایشنشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچین عکسهای هوایی که در آن عکسها یا ازنظر توجیه یا ازنظر مقیاس نسبت به نقاط واپایش زمینی تعدیل و تنظیم نشدهاند
-
landscape mosaic
پارهچین منظر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموعهای از قطعهها (patch) ، شامل بیشهها و کشتزارها و برکهها و خانهها، و گذرگاهها، شامل جادهها و پرچینها و رودخانهها، و شبکهها شامل بومسازگانهای زمینه با انواع کاربری زمین که یک منظر واحد را تشکیل ...
-
strip mosaic
پارهچین نواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پارهچینی که تنها دربردارندۀ یک ردیف عکس است یا از کنار هم گذاشتن نوارهای پارهچین تولید شود
-
پارهچین هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← پارهچین عکسی هوایی
-
چین
واژگان مترادف و متضاد
۱. آژنگ، اخمه، چروک ۲. تا، لا ۳. تاب، شکن، شکنج، فر، کرس ۴. شیار، خط ۵. چینه، قشر، لایه
-
fold
چین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] انحنـا یا خمیدگـی ساختار صفحهای، مانند چینههای سنگ یا صفحههای لایهبندی یا برگوارگی یا رَخ
-
چین
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - شکن ، شکنج . 2 - (کن .) روی در هم کشیدن ، در غضب شدن . 3 - (کن .) پیر شدن .
-
چین
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) در بعض ترکیبات به معنی «چیننده » آید: خوشه چین ، گلچین .
-
چین
لغتنامه دهخدا
چین . (اِ) حاصل چیدن . (یادداشت مؤلف ). یک بار چیدن . یک دفعه بریدن سبزیهائی که چند بار توان چیدن . یک بار درو. حصاد،چین اول تره و یونجه و امثال آن : چین دوم شبدر. تره هشت چین دارد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به درو شود.- شاه چین ؛ آن نوبت از چیدن که ب...