کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارشمن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پارشمن
معنی
(رْ شُ مَ) ( اِ.) پوست حیوانی ، مخصوصاً پوست بز و گوسفند که برای نوشتن و چاپ پیرایند؛ پوست آهو.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پارشمن
فرهنگ فارسی معین
(رْ شُ مَ) ( اِ.) پوست حیوانی ، مخصوصاً پوست بز و گوسفند که برای نوشتن و چاپ پیرایند؛ پوست آهو.
-
پارشمن
لغتنامه دهخدا
پارشمن .[ ش ُ م َ ] (فرانسوی ، اِ) پوست حیوانی خاصه پوست بز و گوسفند که برای نبشتن وهم چاپ پیرایند و در فارسی آن را پوست آهو نامند.
-
جستوجو در متن
-
کاغذ لُغ
لهجه و گویش تهرانی
کاغذ پارشمن برای پنجره استفاده میشده
-
پرگامن
لغتنامه دهخدا
پرگامن . [ پ ِ م ُ ] (اِخ ) پارشمن . رجوع به پرغامس شود.
-
پرغامس
لغتنامه دهخدا
پرغامس . [ پ ِ م ُ ] (اِخ ) پرگام . پرگاما . پرغامه . برغمه (موضع عروسی ). پرغه . شهری قدیم به آسیای صغیر واقع بر ساحل رود کائیک که اکنون پرغاما گویند و آن بمائه ٔ سوم ق .م .پایتخت حکومتی بود و یکی از کلیساهای هفتگانه در آنجا بنا شده و یوحنای حواری آ...