کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارتی سلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پارتی سلی
لغتنامه دهخدا
پارتی سلی . [ سِل لی ] (اِخ ) رجوع به اِمِری شود.
-
واژههای مشابه
-
گاردن پارتی
لغتنامه دهخدا
گاردن پارتی . [ دِ ] (انگلیسی ، اِ مرکب ) جشن عمومی . بساط تفریح که در پارکها و باغهای بزرگ بر پا دارند.
-
گاردن پارتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: gardenparty] gārdenpārti جشنی همراه با تفریح و سرگرمی که در باغ یا گردشگاه عمومی برگزار شود.
-
گودبای پارتی
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) جشنی که به مناسبت مسافرت کسی و برای خداحافظی کردن با او برپا می شود.
-
کوکتل پارتی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ انگ . ] (اِمر.) مهمانی عصرانه همراه با پذیرایی به وسیلة مشروبات ا لکلی .
-
گاردن پارتی
فرهنگ فارسی معین
(دِ) [ انگ . ] (اِ.) مجلس جشن و مهمانی که در فضای آزاد برپا می شود.
-
زبان پارتی
لغتنامه دهخدا
زبان پارتی . [ زَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبان پهلوی اشکانی را گویند. (حاشیه ٔ دکتر معین بر برهان قاطع ج 1 ص 349). رجوع به مقدمه ٔ برهان قاطع چ معین و ایران باستان ج 3 ص 2365 و 2696 و پهلوی و ایران شود.
-
ارد پارتی
لغتنامه دهخدا
ارد پارتی . [ اُ رُ دِ ] (اِخ ) پانزدهمین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان که از سال 17تا 18 م . سلطنت کرده است . (ایران باستان ص 2619).
-
ارد پارتی
لغتنامه دهخدا
ارد پارتی . [ اُ رُ دِ ] (اِخ ) هیجدهمین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان که در سال 35 م . سلطنت یافت .
-
پارتی بازی
لغتنامه دهخدا
پارتی بازی . (حامص مرکب ) (از پارتی کلمه ٔ فرانسوی و بازی فارسی ) تعصب و دسته بندی پیش بردن قصدی را.
-
پارتی نیک
لغتنامه دهخدا
پارتی نیک . [ ک ُ ] (اِخ ) شهری به صقلیه از ایالت پالرم بر ساحل بحر، دارای 21600 تن سکنه و کارخانه های ابریشم بافی است .
-
پارتی نیوم
لغتنامه دهخدا
پارتی نیوم . (فرانسوی ، اِ) فلزی مخلوط از آلومینیوم و تونگستن و مانیزیوم که بعلت سبکی و صلابت در ساختمان اتومبیل بکار رود.
-
پارتی کلفت
لهجه و گویش تهرانی
دارای پارتی قوی
-
نه هارتی و نه پارتی
لغتنامه دهخدا
نه هارتی و نه پارتی . [ ن َ ی ُ ن َ ] (ق مرکب ) در تداول ، بی مقدمه . (یادداشت مؤلف ).