کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پارت
/pārt/
معنی
قومی باستانی و چادرنشین که در حدود خراسان کنونی تا سلسلۀ البرز و دریای خزر بهسر میبردند و بر ضد سلوکیها قیام کرده و دولت اشکانی را تشکیل دادند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پارت
لغتنامه دهخدا
پارت . (اِ) یلوه . نوک دراز وآن مرغی است حلال گوشت .
-
پارت
لغتنامه دهخدا
پارت . (اِخ ) پارث . پَرث َوَ. نام خراسان کنونی یکی از خترپت نشینهای هخامنشی . بعهد سلوکیان . دولت اشکانی دراین ناحیت تشکیل شد و بقایای نفوذ اخلاف اسکندر را از ایران برانداخت . این ایالت از شمال به دهستان و ازمشرق به آری و از جنوب به کارامانی و از مغ...
-
پارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pārt قومی باستانی و چادرنشین که در حدود خراسان کنونی تا سلسلۀ البرز و دریای خزر بهسر میبردند و بر ضد سلوکیها قیام کرده و دولت اشکانی را تشکیل دادند.
-
پارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) pārt پرندهای حلالگوشت به اندازۀ کبک با منقار دراز؛ نوکدراز.
-
جستوجو در متن
-
پارتین
واژهنامه آزاد
بازماندۀ قوم پارت، از پارت
-
patinize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارت کردن
-
پارتی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پارت) pārti ۱. مربوط به پارت: هنر پارتی.۲. از قوم پارت؛ از مردم پارت: سرباز پارتی.۳. (اسم) زبان پهلوی اشکانی.
-
پرث و
لغتنامه دهخدا
پرث و. [ پ َ ث َ وَ ] (اِخ ) پارت ، پهل ، پهلو. رجوع به پارت شود.
-
پرتوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی باستان] ‹پرثوه› [قدیمی] partave پارت؛ پهلو.
-
خالونیت
لغتنامه دهخدا
خالونیت . (اِخ ) نام یکی از ممالک تابعه ٔ پارت ها بوده است .
-
Parthian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشکانیان، پارتی، اشکانی، اهل پارت
-
تیرداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: tirdād) زاده شده در تیر ماه ؛ (در اعلام) اشک دوم پادشاه اشکانی ؛ و نیز نام پادشاه ارمنستان برادر ولگاش (بلاش) اول ، پادشاه پارت .
-
کارینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kārinā) چهارمین سرزمین از سرزمینهای تابعهی پارت که به واسطهی ولات [جمعِ والی] اداره میشدهاند.
-
هیرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: hirud) نام یکی از پادشاهان پارت (اشکانی) یا اُرُدِ اول که کراسوس سردار رومی را به شدت شکست داد و کشت .