کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاراتیروئید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاراتیروئید
/pārātiro'id/
معنی
غدد درونریزی بهصورت دانههای کوچک به رنگ زرد مایل به سرخ که در سطح خلفی غدل تیروئید قرار دارد و هورمون خاصی ترشح میکند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاراتیروئید
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) دو زوج غده که در طرفین غدة تیروئید قرار دارند، به طوری که دو تا در بالا و دو تا در پایین قرار گرفته ، عمل این غده ها تنظیم و بررسی متابولیسم بدن است و حذف غده های مزبور موجب مرگ حیوان یا انسان می شود. این غده ها خاصیت ضد سم نیز دار...
-
پاراتیروئید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: parathyroïde] (زیستشناسی) pārātiro'id غدد درونریزی بهصورت دانههای کوچک به رنگ زرد مایل به سرخ که در سطح خلفی غدل تیروئید قرار دارد و هورمون خاصی ترشح میکند.
-
واژههای مشابه
-
غده ٔ پاراتیروئید
لغتنامه دهخدا
غده ٔ پاراتیروئید. [ غ ُدْ دَ / دِ ی ِ رُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) این غده از نظر ترشح داخلی و اثر فیزیولوژیکی دارای اهمیت خاصی است . تعداد این غده چهارتاست : دوتای آن در بالای غده ٔ تیروئید و تقریباً چسبیده به غده ٔ تیروئید است و دوتای دیگر در سطح ...
-
thymic-parathyroid aplasia, DiGeorge’s syndrome
نارویش تیموس ـ پاراتیروئید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نارسایی مادرزادی که در آن تیموس و پاراتیروئید یا اصلاً وجود ندارند یا نارسا هستند
-
جستوجو در متن
-
parathyroid gland
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غده پاراتیروئید
-
parathyroid hormone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هورمون پاراتیروئید
-
parathyroid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
parathyroid، غدد پاراتيروئيد، مترشحه از غدد ماوراء درقی
-
parathyroids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
parathyroids، غدد پاراتيروئيد، مترشحه از غدد ماوراء درقی
-
غده ٔ زیرمغزی
لغتنامه دهخدا
غده ٔ زیرمغزی . [ غ ُدْ دَ / دِ ی ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غده ٔ نخامی یا هیپوفیز . عضو کوچکی است که در قسمت درونی و پائین جمجمه در روی استخوان شب پره در یک فرورفتگی به نام «زین ترکی » است و به وسیله ٔ ساقه ٔ نخامی به مغز چسبیده و برآمدگی از ب...