کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پادشاهانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پادشاهانه
/pād[e]šāhāne/
معنی
۱. شایستۀ پادشاهان؛ درخور پادشاه؛ شاهانه.
۲. مربوط به پادشاهان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خسروانه، شاهانه، ملوکانه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پادشاهانه
واژگان مترادف و متضاد
خسروانه، شاهانه، ملوکانه
-
پادشاهانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← پادشاهی2
-
پادشاهانه
لغتنامه دهخدا
پادشاهانه . [ دْ / دِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) شاهانه . بشاهی . سزاوار شاهان .شایسته ٔ شاهان : و نفاذ امر پادشاهانه از همه وجوه حاصل آمد. (کلیله و دمنه ). جواب بازرسید که غازی بی گناهست و نظر پادشاهانه وی را دریابد چون وقت باشد. (تاریخ بیهقی )....
-
پادشاهانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) pād[e]šāhāne ۱. شایستۀ پادشاهان؛ درخور پادشاه؛ شاهانه.۲. مربوط به پادشاهان.
-
جستوجو در متن
-
شاهانه
واژگان مترادف و متضاد
پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه ≠ رعیتوار
-
ملوکانه
واژگان مترادف و متضاد
پادشاهانه، خسروانه، شاهانه، شاهوار
-
خسروانه
واژگان مترادف و متضاد
پادشاهانه، خسروی، شاهانه، ملوکانه، خدیوانه
-
monarchic/ monarchical
پادشاهی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مربوط به پادشاهی متـ . پادشاهانه، سلطنتی
-
ملوکانه
فرهنگ فارسی معین
(مُ نِ) [ ع - فا. ] (ص .) شاهانه ، پادشاهانه .
-
استذلال
لغتنامه دهخدا
استذلال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خوار پنداشتن کسی را. (منتهی الارب ). خوار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). خوار و ناچیز شمردن . اِکاره . اذلال .(زوزنی ). خاضع کردن . خوار گرفتن کسی را : و چون همت پادشاهانه ٔ او بر استذلال صعاب باغیان و استلانت رقاب یاغیان م...
-
باغ دلگشا
لغتنامه دهخدا
باغ دلگشا. [ غ ِ دِ گ ُ ] (اِخ ) باغی بوده است در سمرقند. شرف الدین علی در ظفرنامه آرد: روز دوشنبه بیستم چاشتگاه [ امیرتیمور ] به کوشک باغ دلگشا منزل فرمود، و آن عمارت خجسته امارت از نو تمام شده بود و جهت تفأل و تیمن در آنجا جشنی پادشاهانه ترتیب کرد...
-
یادامیشی
لغتنامه دهخدا
یادامیشی . (ترکی ، حامص ، ص ) ظاهراً به معنی ناتوانی باید باشد (یادامیش ترکی به معنی ناتوان شده به اضافه ٔ یای مصدری ) ولی در عبارت زیر معنی وصفی دارد : کلی همت و همگی نهمت پادشاهانه بر آن موقوف داشته ایم تا امور مصالح اولوس بسیار را بر نوعی منتظم و ...
-
دوکانی
لغتنامه دهخدا
دوکانی . [ دُ ] (اِ) استعمالی از دوکان به معنی مصطبه و ایوان و مهتابی : امیر از باغ به دوکانی رفت و به شراب بنشست . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 506). چون قدری پیش برفتم در پیش کوی در سرای بزرگ پادشاهانه پدید آمد چنانک از آن ملوک و سلاطین باشد و بر در سرای ...
-
صعاب
لغتنامه دهخدا
صعاب . [ ص ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صَعب : تازه شود صورت دین را جبین سهل شود شیعت حق را صعاب . ناصرخسرو.گرچه صعب است عمل از قبل بوی بهشت جمله آسان شود ای پور پدر بر تو صعاب . ناصرخسرو.و در اذلال صعاب و رقاب براهین معجز نموده . (جهانگشای جوینی ). و چون همت ...