کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاتیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پیر و پاتیل
لهجه و گویش تهرانی
پیر نادان و ناتوان
-
پیاله و پاتیل
فرهنگ گنجواژه
کوچک و بزرگ.
-
پیر و پاتیل
فرهنگ گنجواژه
فرتوت.
-
مست و پاتیل
فرهنگ گنجواژه
مست و مدهوش.
-
مست و پاتیل/خراب/ملنگ
لهجه و گویش تهرانی
سیاه مست،پانیل
-
جستوجو در متن
-
pattle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاتیل
-
پاتله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] patele = پاتیل
-
cauldron
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیگ، پاتیل، کتری بزرگ
-
پاتله
فرهنگ فارسی معین
(تِ لِ) (اِ.) نک پاتیل .
-
تیانچه
فرهنگ فارسی معین
(تِ چِ) (اِمصغ .) پاتیل کوچک .
-
دیز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = دیزی . دیزندان : نوعی دیگ و پاتیل .
-
caldron
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابین، دیگ، پاتیل، کتری بزرگ
-
تیانچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tiyānče پاتیل یا دیگ کوچک دهانگشاد.
-
pouring
بارریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تخلیۀ مذاب از کوره یا پاتیل در قالب
-
قِزقون،قِزقان،غِزغان
لهجه و گویش تهرانی
کماجدان، دیگچه مسی یا سفالی،پاتیل