کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاتختى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاتختى
لهجه و گویش بختیاری
pâ-taxti پاتختى (هدیهاى که هنگام نشاندن عروس بر تخت به او دهند).
-
واژههای مشابه
-
پاتختی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِمر.) (عا.) 1 - جشن روز بعد از عروسی . 2 - میزی که بر آن در شب عروسی ظرف پول می گذارند.
-
پاتختی
لغتنامه دهخدا
پاتختی . [ ت َ تی ] (اِ مرکب ) میز پای تخت . میز شب که بر آن گلدان یعنی ظرف بول گذارند. || فردای شب زفاف . روز بعد از عروسی . || جشن فردای شب عروسی .
-
پاتختی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] pātaxti ۱. جشنی که روز بعد از عروسی میگیرند و عروس را بر تخت یا صندلی مینشانند و دوستان و کسان عروسوداماد برای آنها هدیه میبرند.۲. (صفت نسبی) وسیلهای که کنار تخت میگذارند.
-
پاتختی
لهجه و گویش تهرانی
مراسم فردای عروسی،جشن بعد از زفاف
-
عروسی و پاتختی
فرهنگ گنجواژه
مراسم عروسی و بعد از آن.
-
جستوجو در متن
-
پا حنجله
لهجه و گویش تهرانی
میهمانی شب بعد از زفاف،پاتختی
-
پیش تختی
لغتنامه دهخدا
پیش تختی . [ ت َ تی ] (اِ مرکب ) پله مانندی از چوب که برابر تخت مرتفع نهند تا بر شدن بر تخت آسان باشد. || میز کوچک که کنار یا نزدیک تخت نهند. پاتختی . رجوع به پاتختی شود.