کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پابلند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پابلند
/pāboland/
معنی
۱. پادراز.
۲. حیوانی که پاهای دراز دارد، مثل شتر، اسب، و استر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پابلند
لغتنامه دهخدا
پابلند. [ ب ُ ل َ ] (ص مرکب ) ستور که قوائم بلند دارند چون اشتر و استر و اسب و خر. مقابل کوتاه پا چون گوسفند و بز و میش .
-
پابلند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ پاکوتاه] pāboland ۱. پادراز.۲. حیوانی که پاهای دراز دارد، مثل شتر، اسب، و استر.
-
واژههای مشابه
-
Malva sylvestris, high mallow
پنیرک پابلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] گونهای پنیرک به شکل گیاهی دوساله و بهندرت چندساله به بلندی 30 تا 120 سانتیمتر و با ساقۀ راست و اغلب منشعب و پوشیده از کرکهای پراکنده و نسبتاً بلند و کرکهای کوتاه ستارهای و با دُمبرگ پهنک دایرهای و قلبی در قاعده با 5 تا 7 لَپ ن...
-
Podocnemis expansa
لاکپشت پابلند پهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ لاکپشتپابلندیان و راستۀ لاکپشتسانان که بزرگ است و لاکی عریض و صاف دارد و قسمت عقبی لاک آن عریضتر از قسمت جلوی است
-
جستوجو در متن
-
پاکوتاه
لغتنامه دهخدا
پاکوتاه . (ص مرکب ) (در حیوانات ) آنها که پای کوتاه دارند چون گوسفند و گاو و جز آنها مقابل پابلند.