کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پائین و بالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پائین تر
لغتنامه دهخدا
پائین تر. [ ت َ ] (ص تفضیلی ) اسفل . پست تر. زیرتر. || دورتر.
-
پائین تنه
لغتنامه دهخدا
پائین تنه . [ ت َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مقابل بالاتنه . قسمت زیرین جامه چون به دو بخش مساوی کنی . || قسمت زیرین بدن از کمر بپائین . || شرم مرد یا زن .
-
پائین جام
لغتنامه دهخدا
پائین جام . (اِخ ) بلوکی از ولایت جام خراسان دارای 76 قریه .
-
پائین دروازه
لغتنامه دهخدا
پائین دروازه . [ دَرْ زَ ] (اِخ ) نام محلتی است به مشرق شهر اصفهان .
-
پائین دست
لغتنامه دهخدا
پائین دست . [ دَ ] (اِ مرکب ) طرف پائین .
-
پائین کوه
لغتنامه دهخدا
پائین کوه . (اِخ ) ناحیتی است به شمال اردلان .
-
پائین ولایت
لغتنامه دهخدا
پائین ولایت . [ وَ ی َ ] (اِخ ) بلوکی از ولایت اسفراین خراسان دارای 27 قریه .
-
بروات پائین
لغتنامه دهخدا
بروات پائین . [ب َ رَ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان بم . سکنه ٔ آن 780 تن است . آب آن از قنات ومحصول آن غلات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 8).
-
برزیان پائین
لغتنامه دهخدا
برزیان پائین . [ ب َ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . سکنه ٔ آن 180 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
چهارپرتنگ پائین
لغتنامه دهخدا
چهارپرتنگ پائین . [ چ َ پ َ ت َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز. از چاه آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
چیر پائین
لغتنامه دهخدا
چیر پائین . [ رِ ] (اِخ )دهی مخروبه است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
خونیک پائین
لغتنامه دهخدا
خونیک پائین . (اِخ ) دهی است از دهستان قاین بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 19 هزارگزی خاور شوسه ٔ عمومی قاین به بیرجند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
خونیک پائین
لغتنامه دهخدا
خونیک پائین . (اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 42 هزارگزی جنوب شوسف سر راه شوسه ٔ عمومی بیرجند به شوسف . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
خیرآباد پائین
لغتنامه دهخدا
خیرآباد پائین . [ خ َ دِ ] (اِخ ) دهی است از بخش زابلی شهرستان سراوان ، واقع در 5 هزارگزی جنوب زابلی به ایرانشهر، راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
پائین پا
لهجه و گویش تهرانی
قسمت پائین تخت یا اتاق